اثبات سهام چیست؟ آموزش ساده و جامع مکانیزم PoS

آموزش ترید و سرمایه گذاری
اثبات سهام

الگوریتم اثبات سهام روشی است که بسیاری از شبکه‌های بلاک چینی برای رسیدن به اجماع از آن استفاده می‌کنند و طی آن به جای مصرف انرژی، اعتبار شبکه بر پایه سهام کاربران پیش می‌رود. در این مدل، نقش‌هایی مثل اعتبارسنج و نماینده (واگذارکننده) وظیفه تایید تراکنش‌ها را برعهده دارند و رفتار آن‌ها با اقداماتی مثل جریمه یا اسلشینگ کنترل می‌شود. این ساختار روی بخش‌هایی مانند اقتصاد توکن، نحوه تشکیل مجموعه اعتبارسنج‌ها و فرآیندهایی مثل نهایی‌سازی بلاک‌ها تاثیر مستقیم دارد.

اگر قصد دارید بهتر متوجه شوید که اثبات سهام pos چیست و چه تفاوتی با الگوریتم اثبات کار دارد و همچنین با مفاهیمی مثل اپوک، استخر سهام‌گذاری، دوره قفل‌شدن، دوره آزادسازی، امضای دوگانه و نقطه بازیابی (چک‌پوینت) آشنا شوید، در ادامه این مطلب با فراز همراه باشید.

مفهوم Staking در الگوریتم اثبات سهام

در الگوریتم اثبات سهام، کاربران بخشی از رمزارزهای خود را تا مدتی در قراردادهای هوشمند شبکه قفل می‌کنند تا در فرآیند تایید تراکنش‌ها مشارکت داشته باشند به این عملیات استیکینگ «Staking» گفته می‌شود. بدین ترتیب هم در برقراری امنیت شبکه نقش خواهند داشت و هم در ازای آن پاداش دریافت می‌کنند. کسی که این کار را انجام می‌دهد «اعتبارسنج» یا «نود» (Node) نام دارد و وظیفه بررسی و تایید بلاک‌ها را برعهده می‌گیرد.

اگر کاربری شرایط فنی برای اعتبارسنجی را نداشته باشد، می‌تواند نقش نماینده (واگذارکننده) را انتخاب کند و سهام خود را به یک اعتبارسنج فعال بدهد تا اعتبارسنج این وظایف را انجام دهد. 

مفهوم Staking در الگوریتم اثبات سهام

هر اعتبارسنج برای اینکه وارد مجموعه اعتبارسنج‌ها شود باید مقدار مشخصی رمزارز (سهم) داشته باشد. این سهام برای مدتی در شبکه قفل می‌شوند و تا پایان دوره آزادسازی قابل برداشت نیستند. 

باید توجه داشته باشید که مقدار سهامی که هر فرد دارد روی پاداش‌ها و حتی جریمه‌ شدن او تاثیر می‌گذارد و به همین دلیل بخشی از اقتصاد توکن به همین سازوکار وابسته است. اگر اعتبارسنج رفتاری اشتباه داشته باشد یا چیزی مانند امضای دوگانه اتفاق بیفتد، بخشی از سهام او از طریق جریمه (اسلشینگ) حذف می‌شود تا شبکه از رفتارهای خطرناک در امان بماند.

استخر سهام‌گذاری

علاوه‌بر این، بسیاری از کاربران از استخر سهام‌گذاری یا استیکینگ استفاده می‌کنند؛ زیرا راه‌اندازی نود (تبدیل شدن به اعتبارسنج) برای همه ممکن نیست. در این روش، افراد سهام خود را در یک مجموعه مشترک قرار می‌دهند تا در فرآیند اعتبارسنجی مشارکت داشته باشند. 

تمام این فعالیت‌ها در بازه‌های زمانی مشخصی انجام می‌شود که به آن ایپوک (Epoch) گفته می‌شود. در هر ایپوک مشخص می‌شود کدام اعتبارسنج‌ها فعال هستند، چه تراکنش‌هایی تایید شده‌اند و وضعیت بلاک‌ها چگونه است. وقتی چند بلاک پشت سر هم تایید شوند، فرآیند نهایی‌سازی انجام می‌شود و این بلاک‌ها در وضعیتی قرار می‌گیرند که قابل برگشت نیستند. 

شبکه نیز برای حفظ نظم زنجیره از نقطه بازیابی (چک‌پوینت) استفاده می‌کند تا اگر مشکلی رخ داد، بتواند مسیر صحیح را تشخیص دهد.

تفاوت بین اثبات کار (PoW) و اثبات سهام (PoS)

تفاوت بین ساختار Proof of work و ساختار اثبات سهام pos را می‌توان با نگاه به نحوه تایید تراکنش‌ها و منابعی که هرکدام استفاده می‌کنند توضیح داد. در اثبات کار، امنیت شبکه بر پایه قدرت پردازشی دستگاه‌هاست و ماینرها برای حل معماهای پیچیده رقابت دارند. هرچه دستگاه قوی‌تر باشد، ماینر شانس بیشتری برای ثبت بلاک دارد و همین موضوع مصرف انرژی را بالا می‌برد. در الگوریتم اثبات سهام (Proof Of Stake)، محور اصلی مقدار رمزارزهایی است که کاربران قفل می‌کنند و اعتبارسنج‌ها بدون نیاز به مصرف انرژی زیاد در فرآیند تایید بلاک‌ها شرکت می‌کنند.

بنابراین اثبات کار بیشتر به سخت‌افزار وابسته است و اثبات سهام بیشتر بر مشارکت کاربران از طریق قفل کردن رمزارزها تکیه دارد. این تفاوت‌ها باعث می‌شود ساختار Proof of work کندتر و پرهزینه‌تر باشد و در مقابل PoS سرعت بالاتر و بار انرژی کمتری داشته باشد.

معیاراثبات کار (PoW)اثبات سهام (PoS)
منبع اصلی برقراری امنیتقدرت پردازش دستگاه‌هامقدار رمزارز قفل‌شده
نحوه انتخاب تولیدکننده بلاکحل معمای ریاضی توسط ماینرانتخاب اعتبارسنج بر اساس میزان دارایی قفل‌شده
مصرف انرژیبسیار بالامتوسط رو به پایین
سرعت تایید تراکنش‌هامعمولا پایین‌تر از اثبات سهاممعمولا بالا
ریسک حملاتحمله ۵۱ درصد از طریق قدرت پردازشیحمله ۵۱ درصد از طریق متمرکز شدن شبکه در دست افرادی که میزان قابل‌توجهی توکن استیک کرده‌اند
ورود کاربران جدیدوابسته به تجهیزات و دستگاه‌های ماینرساده‌تر از اثبات سهام و بیشتر وابسته به استیک حداقل رمزارز لازم
هزینه نگهداریزیاد (برق و تجهیزات)کم
مقیاس‌پذیریمحدودمناسب برای شبکه‌های بزرگ

مزایای الگوریتم اثبات سهام در مقابل اثبات کار

الگوریتم اثبات سهام در مقایسه با اثبات کار، ساختاری دارد که مشارکت کاربران را ساده‌تر و نیاز به تجهیزات سنگین را حذف می‌کند. این رویکرد بر پایه میزان رمزارزهای قفل‌شده کاربران پیش می‌رود و همین موضوع باعث می‌شود شبکه‌ها با انرژی کمتر و سرعت بالاتر فعالیت کنند. نتیجه آن محیطی است که برای رشد و استفاده گسترده مناسب‌تر است و کاربران با روش‌های متنوع‌تری می‌توانند در فرآیند تایید تراکنش‌ها حضور داشته باشند.

مزایای الگوریتم اثبات سهام نسبت به اثبات کار به شرح زیر است:

  • مصرف انرژی بسیار کمتر
  • حذف نیاز به دستگاه‌های سنگین و پرهزینه
  • امکان مشارکت کاربران بدون تجهیزات تخصصی
  • سرعت بیشتر در پردازش تراکنش‌ها
  • ساختار مناسب برای شبکه‌های بزرگ و شلوغ
  • هزینه نگهداری پایین‌تر برای مشارکت‌کنندگان
  • سطح ورود ساده‌تر برای افراد تازه‌کار
  • توزیع بهتر نقش‌ها میان کاربران و کاهش تمرکز قدرت
  • مقاومت بیشتر در برابر محدودیت‌های سخت‌افزاری
  • سازگاری بهتر با رشد تعداد کاربران و تراکنش‌ها

معایب الگوریتم اثبات سهام

الگوریتم اثبات سهام (Proof Of Stake) با وجود مزایایی که دارد، ضعف‌هایی هم دارد که در عملکرد شبکه و مدل مشارکت کاربران دیده می‌شوند. مهم‌ترین مشکل این است که هرچه حجم سهام (میزان رمزارزهای قفل‌شده) یک فرد بیشتر باشد تاثیر فعالیت‌های او در شبکه بالاتر می‌رود و این موضوع می‌تواند قدرت را در دستان عده خاص از افراد متمرکز کند. 

از طرفی، بررسی رفتار اعتبارسنج‌ها فقط از طریق داده‌های درون شبکه انجام می‌شود و خطاهایی مثل امضای نادرست یا عملکرد مشکوک همیشه به‌راحتی قابل تشخیص نیست. برخی شبکه‌ها نیز برای جلوگیری از خروج ناگهانی سهام، دوره‌های قفل‌شدن و آزادسازی دارند و این موضوع باعث می‌شود کاربر نتواند دارایی خود را فوری برداشت کند. 

علاوه‌بر این، شبکه‌های اثبات سهام برای رشد نیاز به طراحی دقیق اقتصاد توکن دارند و هر نوع اشتباه در این بخش ممکن است تعادل پاداش‌ها و امنیت شبکه را تحت تاثیر قرار دهد.

معایب الگوریتم اثبات سهام

بنابراین معایب الگوریتم اثبات سهام به طور خلاصه به شرح زیر است:

  • احتمال متمرکز شدن شبکه در دست استیک‌کنندگان قدرتمند
  • دشواری تشخیص برخی رفتارهای نادرست اعتبارسنج‌ها
  • وجود دوره قفل‌شدن که برداشت سریع رمزارزها را محدود می‌کند
  • پیچیدگی بیشتر در طراحی اقتصاد توکن و تعیین پاداش‌ها
  • وابستگی امنیت شبکه به ارزش اقتصادی سهام
  • حساسیت بیشتر نسبت به حملاتی که با خرید بخش بزرگی از رمزارزهای شبکه انجام می‌شود
  • نیاز به اقدامات نظارتی دقیق برای جلوگیری از رفتارهایی مانند امضای دوگانه
  • سختی بیشتر در طراحی مدل‌های پاداش برای حفظ انگیزه بلندمدت کاربران

انواع الگوریتم اثبات سهام

الگوریتم اثبات سهام چند زیرمجموعه مختلف دارد که هر کدام روش خاصی برای اعتبارسنجی و استیکینگ ارائه می‌دهند و این تفاوت‌ها روی سرعت، امنیت و نحوه توزیع پاداش‌ها تاثیر می‌گذارند. در ادامه با شش نوع اصلی این الگوریتم آشنا می‌شویم.

اثبات سهام واگذار شده یا غیرمتمرکز

در الگوریتم اثبات سهام واگذار شده (DPoS)، همه‌ هولدرهای رمزارز مستقیما در فرایند تایید تراکنش‌ها و ساخت بلاک‌ها شرکت نمی‌کنند. در عوض، کاربران رمزارزهای خود را به اعتبارسنج‌ها واگذار می‌کنند. این اعتبارسنج‌ها نماینده‌ کاربران در شبکه هستند و مسئولیت بررسی تراکنش‌ها و ثبت بلاک‌های جدید را بر عهده دارند. انتخاب اعتبارسنج‌ها معمولا بر اساس میزان توکن واگذارشده و سابقه‌ عملکرد آنها انجام می‌شود و این موضوع باعث می‌شود کاربران در انتخاب نماینده‌ خود دقت بیشتری داشته باشند.

اثبات سهام واگذار شده یا غیرمتمرکز

در این ساختار، پاداش‌های شبکه ابتدا به اعتبارسنج تعلق می‌گیرد و سپس میان خود او و افرادی که به وی رمزارز واگذار کرده‌اند تقسیم می‌شود. به همین دلیل، اعتبارسنج‌ها برای حفظ اعتماد کاربران نیاز دارند عملکرد پایدار و قابل‌قبولی داشته باشند. اگر یک اعتبارسنج رفتار نادرست داشته باشد یا برای مدتی از فعالیت شبکه خارج شود، بخشی از توکن‌های وابسته به او کاهش می‌یابد یا از دسترس خارج می‌شود. این سازوکار تنبیهی باعث می‌شود خطا و اقدامات مخرب برای اعتبارسنج هزینه‌بر باشد و کاربران نیز بتوانند در صورت نارضایتی، توکن‌های خود را به اعتبارسنج دیگری واگذار کنند.

اثبات سهام واگذار شده معمولا سرعت پردازش تراکنش‌ها را افزایش می‌دهد؛ زیرا تعداد نودهایی که بلاک تولید می‌کنند محدودتر است و هماهنگی میان آنها ساده‌تر انجام می‌شود. با این حال، یکی از چالش‌های مهم این مدل، تمرکز قدرت در دست تعداد محدودی اعتبارسنج است؛ مخصوصا زمانی که بخش بزرگی از رمزارزها به چند نود خاص واگذار می‌شود.

اثبات سهام مایع یا Liquid Proof of Stake

در ساختار الگوریتم اثبات سهام مایع (LPoS)، کاربران با قفل‌کردن رمزارزهای خود در شبکه، در فرایند اعتبارسنجی نقش دارند؛ اما برخلاف برخی مدل‌های دیگر، ارتباط میان کاربر و اعتبارسنج ثابت و غیرقابل تغییر نیست. در عوض، کاربر می‌تواند هر زمان که تمایل داشت، میان اعتبارسنج‌های مختلف جابه‌جا شود و محدود به یک انتخاب بلندمدت نخواهد بود.

اثبات سهام مایع یا Liquid Proof of Stake

در اثبات سهام مایع، سهام‌گذاری یا همان عملیات استیکینگ از طریق واگذاری موقت رمزارزها به اعتبارسنج انجام می‌شود و مالکیت رمزارز در دست کاربر باقی می‌ماند. پاداش‌های شبکه نیز بر اساس میزان رمزارزها و مدت مشارکت محاسبه شده تا میان اعتبارسنج و سهام‌گذاران توزیع شود. در صورتی که یک اعتبارسنج خطا یا رفتارهای مخرب داشته باشد، کاربران می‌توانند رمزارزهای خود را به اعتبارسنج دیگری منتقل کنند.

اثبات سهام اوراق بهادار یا Bonded Proof of Stake

اثبات سهام اوراق بهادار بر قفل‌ شدن بلندمدت رمزارزها در شبکه تکیه دارد. در این ساختار، اعتبارسنج‌هایی که منابع فنی لازمه را برای تایید تراکنش‌ها دارند و می‌خواهند به صورت اختصاصی در برقراری امنیت شبکه مشارکت داشته باشند، باید مقدار مشخصی رمزارز را برای یک دوره زمانی معین قفل کند. این توکن‌ها تنها در پایان دوره تعیین‌شده قابل انتقال یا استفاده خواهند بود و به‌عنوان پشتوانه‌ اعتبارسنج در شبکه در نظر گرفته می‌شوند. 

اثبات سهام اوراق بهادار یا Bonded Proof of Stake

هرچه میزان توکن‌های قفل‌شده بیشتر و مدت تعهد طولانی‌تر باشد، نقش اعتبارسنج در شبکه پررنگ‌تر می‌شود.

پاداش‌های شبکه نیز بر اساس همین تعهد محاسبه و توزیع می‌شود.

یکی از ویژگی‌های مهم اثبات سهام اوراق بهادار، محدود بودن خروج سریع سرمایه است. اعتبارسنج برای آزادسازی رمزارزهای خود باید دوره‌ مشخصی را پس از اعلام خروج طی کند. این تاخیر، واکنش‌های ناگهانی و تصمیم‌های کوتاه‌مدت را کاهش می‌دهد و ثبات بیشتری در امنیت شبکه ایجاد می‌کند.

اثبات سهام نامزد شده یا Nominated Proof of Stake

اثبات سهام نامزد شده (NPoS) برای انتخاب بهتر اعتبارسنج‌ها طراحی شده است. در این روش، همه‌ کاربران به‌صورت مستقیم در اعتبارسنجی بلاک‌ها فعالیت ندارند؛ بلکه شبکه دو نقش اصلی با عنوان‌های «اعتبارسنج» و «نامزدکننده یا نامیناتور» تعریف می‌کند. نامیناتور همان کاربری است که رمزارز در اختیار دارد اما قصد ندارد به اعتبارسنج شبکه تبدیل شود. این کاربر رمزارزهای خود را در اختیار یک یا چند اعتبارسنج قرار می‌دهد تا در نامزدکردن و رای‌دهی به آنها نقش داشته باشد.

اثبات سهام نامزد شده یا Nominated Proof of Stake

در اثبات سهام نامزد شده، اعتبارسنج‌ها بر اساس مجموع رمزارزهایی که نامیناتورها دریافت می‌کنند و معیارهای فنی انتخاب می‌شوند. البته جذب سرمایه بالا از نامیناتورها داشتن همیشه به معنای حضور قطعی در میان اعتبارسنج‌های فعال نیست و روند انتخاب پیچیده‌تر است.

پاداش‌ها در این مدل میان اعتبارسنج‌ها و نامیناتورها تقسیم می‌شود. اگر یک اعتبارسنج عملکرد نامناسبی داشته باشد یا قوانین شبکه را نقض کند، بخشی از رمزارزهای او و همچنین سهام نامیناتورهایی که او را انتخاب کرده‌اند کاهش می‌یابد. این موضوع باعث می‌شود نامیناتورها در انتخاب اعتبارسنج‌ها دقت بیشتری داشته باشند.

از نظر عملیاتی، نامیناتورها معمولا می‌توانند چند اعتبارسنج را به‌عنوان گزینه مدنظر انتخاب کنند. سپس شبکه به‌صورت دوره‌ای این انتخاب‌ها را بررسی کرده و مجموعه‌ی فعال اعتبارسنج‌ها را مشخص می‌کند.

اثبات سهام ترکیبی یا Hybrid Proof of Stake

اثبات سهام ترکیبی ویژگی‌های دو مکانیزم اثبات کار و اثبات سهام را با هم ترکیب می‌کند. در این روش، ابتدا ماینرها با محاسبات و هش‌کردن بلاک جدیدی ایجاد می‌کنند و سپس اعتبارسنج‌هایی که رمزارزهای خود را استیک کرده‌اند و منابع فنی لازمه را دارند، بلاک را بررسی و تایید می‌کنند. 

این ترکیب به این منظور انجام می‌شود که امنیت بلاک‌ها از طریق سختی محاسباتی بالا حفظ شود و هم‌زمان مصرف انرژی نسبت به شبکه‌های دارای ساختار Proof of work کمتر باشد؛ اما در عین حال پیچیدگی شبکه بیشتر می‌شود و تعادل میان ماینرها و اعتبارسنج‌ها باید به دقت مدیریت شود تا تمرکز قدرت یا سوءاستفاده کاهش یابد. 

اثبات سهام ترکیبی یا Hybrid Proof of Stake

اثبات اقتدار سهامدار یا Proof of Stake Authority

الگوریتم اثبات اقتدار سهامدار یا PoSA، ویژگی‌های اثبات سهام pos و اثبات اقتدار (PoA) را با هم ترکیب می‌کند. در این مدل، کسانی که می‌خواهند اعتبارسنج شوند باید هم رمزارز شبکه را به‌عنوان سهام قفل کنند و هم از نظر اعتبار یا هویت تایید شده باشند. این اعتبارسنج‌ها به نوبت بلاک‌ها را تولید و بررسی می‌کنند. 

ترکیب اثبات سهام و اعتبار باعث می‌شود امنیت شبکه بالاتر باشد و احتمال سوءاستفاده کاهش یابد؛ درحالی‌که مصرف انرژی آن نسبت به شبکه‌هایی که بر اساس الگوریتم اثبات کار فعالیت می‌کنند، بسیار کمتر است. با این حال، چون تعداد اعتبارسنج‌ها معمولا محدود است، امکان تمرکز قدرت وجود دارد و شبکه ممکن است به‌طور کامل غیرمتمرکز نباشد. این مدل بیشتر برای شبکه‌هایی مناسب است که می‌خواهند سرعت تراکنش بالا، هزینه پایین و مصرف انرژی کم داشته باشند، ولی همچنان بخشی از کنترل را برای اطمینان از رفتار درست اعتبارسنج‌ها حفظ کنند.

اثبات اقتدار سهامدار یا Proof of Stake Authority

بهترین پلتفرم‌ها برای سپرده گذاری اثبات سهام

استیکینگ در شبکه‌های دارای الگوریتم اثبات سهام یکی از روش‌های اصلی مشارکت در برقراری امنیت بلاک‌ چین و دریافت پاداش در ازای اعتبارسنجی و تایید تراکنش‌هاست. انتخاب پلتفرم مناسب برای استیکینگ اهمیت زیادی دارد؛ زیرا هر شبکه ویژگی‌ها، میزان بازده و قوانین خاص خود را دارد. در ادامه به برخی از محبوب‌ترین و شناخته‌شده‌ترین پلتفرم‌ها برای استیکینگ می‌پردازیم:

  • اتریوم (با نماد ETH): بلاک چین اتریوم بزرگترین شبکه قرارداد هوشمند در دنیای ارز دیجیتال است که پس از رویداد مرج (Merge)، مکانیزم خود را از اثبات سهام به اثبات کار تغییر داد. به منظور تبدیل شدن به اعتبارسنج رسمی شبکه اتریوم، علاوه‎بر داشتن امکانات فنی لازم، باید حداقل ۳۲ اتر را نیز استیک کنید. اما ازجایی که چنین چیزی برای کاربران عادی میسر نیست، می‌توانید اتریوم‌های خود را در استخرهای استیکینگ یا در صرافی‌های رمزارزی استیک کرده و پاداش دریافت کنید. 
  • کازماس (با نماد ATOM): کازماس اکوسیستمی گسترده برای تعامل میان بلاک‌ چین‌هاست. کاربران می‌توانند کوین‌های ATOM خود در کیف پول اختصاصی کازماس مانند «کپلر والت» (Keplr) استیک کرده و به اعتبارسنج‌ها واگذار کنند. پاداش استیکینگ در کازماس با نرخ متغیر و به صورت سالانه محاسبه می‌شود که در زمان نوشته شدن این مقاله حدود ۱۷% است.
  • تزوس (با نماد XTZ): تزوس نیز جزو شبکه‌‌هایی است که از الگوریتم اثبات سهام استفاده می‌کند. کوین آن XTZ نام دارد و هولدرهای آن می‌توانند رمزارزهای خود را به اعتبارسنج‌ها (بیکرها / Bakers) واگذار و در ازای آن پاداش دریافت کنند. 
  • آی‌او‌اس‌تی (با نماد IOST): آی‌او‌اس‌تی یک زیرساخت چندزنجیره‌ای بوده که تمرکز آن بر توکن‌سازی دارایی‌های دنیای واقعی (RWA) و راهکارهای پرداخت وب‌۳ است. این شبکه مدل استیک‌دراپ (StakeDrop) را طراحی کرده تا نقدینگی را بالا ببرد و الگوی پایدار استیک ایجاد کند. استیک‌دراپ برخلاف مدل‌های ثابت، به صورت پویا عمل می‌کند و پاداش نهایی آن به مدت قفل‌بودن رمزارزها وابسته است. برای تشویق کاربران به استیک کردن طولانی‌‌مدت‌تر رمزارزها، چهار سطح در نظر گرفته شده و هر کاربر می‌تواند مدت دلخواه را انتخاب کند. هرچه دوره قفل‌سازی بیشتر باشد ضریب پاداش هم بالاتر می‌رود.
  • ویوز (با نماد WAVES): ویوز یک پلتفرم بلاکچین چندمنظوره است که از برنامه‌های غیرمتمرکز (DApps) و قراردادهای هوشمند پشتیبانی می‌کند. ویوز از یک الگوریتم اثبات سهام اصلاح‌شده به نام ویوز ان‌جی (WavesNG) استفاده می‌کند که از فناوری بیت کوین برگرفته شده است. کاربران می‌توانند توکن‌های WAVES خود را به حالت استیکینگ مایع قفل‌ و پاداش دریافت کنند.
  • کیوتوم (با نماد QTUM): کیوتوم یک شبکه بلاک چین است که از ترکیب مکانیزم‌های بیت کوین و اتریوم استفاده می‌کند. کاربران معمولی می‌توانند رمزارزهای خود را در کیف پول اختصاصی کیوتوم یا کیف پول GUI استیک کرده و پاداش دریافت کنند. 
  • نئو (با نماد NEO): نئو یک پلتفرم بلاک چینی است که ساخت برنامه‌های غیرمتمرکز را برای توسعه‌دهندگان ساده می‌کند. نئو دو ابزار اصلی دارد. این ابزارها شامل Neo-CLI برای توسعه‌دهندگانی است که قصد دارند به نود شبکه نئو تبدیل شوند و در ساخت بلاک‌های جدید نقش داشته باشند. Neo-GUI نیز برای کاربران عادی مناسب است تا بتوانند رمزارزهای خود را واگذار و پاداش دریافت کنند.
  • وی چین (با نماد VET): وی چین شبکه‌ای برای مدیریت زنجیره تامین است و توکن VET را برای تراکنش و استیکینگ ارائه می‌دهد. وی‌چین به تازگی بخشی به نام استارگیت (StarGate) معرفی کرده است که در آن احراز هویت (KYC) از مدل انتخاب اعتبارسنج حذف و سطح‌های تازه‌ای برای نودها تعیین شده است. هولدرهای رمزارز VET نیز می‌توانند با استیک رمزارزهای خود در امنیت شبکه نقش داشته باشند. همچنین، اعتبارسنج‌ها ۳۰ درصد پاداش بلاک را به صورت توکن VTHO دریافت می‌کنند و ۷۰ درصد دیگر به افرادی می‌رسد که دارایی خود را به آن اعتبارسنج واگذار کرده‌اند. 
  • ترون (با نماد TRX): ترون یک بلاک چین است که در سال ۲۰۱۷ راه‌اندازی شد و از مدل اجماع اثبات سهام واگذار شده (DPoS) استفاده می‌کند. هولدرهای TRX می‌توانند دارایی خود را برای مدتی استیک کنند تا امتیازی به نام قدرت ترون (Tron Power) دریافت کنند و با این امتیاز به نمایندگانی رای دهند که در شبکه عنوان تولیدکننده بلاک یا ابرنماینده‌ (Super Representative) فعالیت دارند. این ابرنمایندگان در ازای تایید تراکنش‌ها پاداش TRX دریافت می‌کنند و این پاداش میان رای‌دهندگان همان نماینده توزیع می‌شود. ساختار اثبات سهام ترون را می‌توان ترکیبی از اثبات سهام واگذارشده و نامزدشده درنظر گرفت.
  • کاردانو (با نماد ADA): کاردانو یک بلاک چین با الگوریتم اجماع اثبات سهام است که هدف آن ایجاد تغییرات مالی مثبت در سطح جهانی است. ۲ راه برای کسب پاداش از ADA وجود دارد که شامل واگذاری رمزارزها به یک استخر سهام است یا اداره استخر سهام به صورت شخصی است. 
  • والتا (با نماد A): والتا که پیش‌تر با نام ایاس شناخته می‌شد، یک شبکه بانکی بلاک چینی است که برای ارائه نسل جدید خدمات مالی غیرمتمرکز ساخته شده است. والتا از مدل اجماع اثبات سهام واگذار شده (DPoS) در کنار الگوریتم اجماع ساوانا (Savanna) استفاده می‌کند تا نهایی‌سازی تراکنش‌ها سریع انجام شود. در والتا می‌توان رمزارز A را برای یک دوره ۲۱ روزه قفل و از طریق مشارکت در شبکه پاداش دریافت کرد. در زمان نوشته شدن این مقاله میزان سود سالیانه استیکینگ A حدود ۱۰٪ است.

کدام بلاک چین‌ها از اثبات سهام استفاده می‌کنند؟

امروزه بخش بزرگی از شبکه‌های بلاک چینی برای افزایش سرعت، کاهش انرژی مصرفی و بهبود امنیت از خانواده الگوریتم‌های اثبات سهام (PoS) یا مدل‌های زیرمجموعه آن استفاده می‌کنند. در ادامه فهرستی از مهم‌ترین بلاکچین‌هایی که از اثبات سهام یا نسخه‌های ترکیبی آن استفاده می‌کنند معرفی می‌کنیم:

  • اتریوم (ETH): مهاجرت کامل به الگوریتم PoS و تبدیل شدن به یکی از بزرگ‌ترین شبکه‌های اثبات سهام.
  • بی‌ان‌بی چین (BNB): دارای الگوریتم اثبات اقتدار سهامدار با هدف سرعت بالا و کارمزد کم ایجاد شده است.
  • کاردانو (ADA): از مدل اوروبوروس (Ouroboros) استفاده می‌کند که یکی از ساختارمندترین و پژوهش‌محورترین نسخه‌های الگوریتم اثبات سهام است و امنیت و مقیاس‌پذیری بالایی دارد.
  • سویی (SUI): دارای الگوریتم اثبات سهام واگذارشده (DPos) که طی آن کاربران می‌توانند رمزارزهای خود را به نودهای منتخب بسپارند و در عملکرد شبکه سهم داشته باشند.
  • تون کوین (TON): معماری چندلایه و توان پردازش بالا با استفاده از الگوریتم اثبات سهام.
  • اپتوس (APT): استفاده از اثبات سهام همراه با معماری بسیار سریع و زبان برنامه‌نویسی موو (Move).
  • پولکادات (DOT): استفاده از مدل اثبات سهام نامزدشده (NPoS) برای انتخاب نودهای مشارکت‌کننده و ساختار چندزنجیره‌ای.
  • تزوس (XTZ): استفاده از مدل الگوریتم اثبات سهام (و در آینده اثبات سهام مایع) که مشارکت در شبکه را منعطف‌تر و ساده‌تر می‌کند.
  • سولانا (SOL): ترکیب اثبات سهام با اثبات تاریخچه برای ارائه سرعت بسیار بالا و تایید سریع تراکنش‌ها.
  • آوالانچ (AVAX): استفاده از اثبات سهام برای رسیدن به اجماع بسیار سریع و مقیاس‌پذیر.
  • کازماس (ATOM): استفاده از الگوریتم اثبات سهام و ایجاد بستر ارتباط بلاکچین‌های مختلف.
  • الگوراند (ALGO): مدل سبک و سریع اثبات سهام که تمرکز آن بر امنیت و کارایی است.
  • نیر پروتکل (NEAR): استفاده از الگوریتم اثبات سهام در کنار شاردینگ برای مقیاس‌پذیری بالا و کارایی بیشتر.
  • دکرید (DCR): دارای ساختاری ترکیبی با استفاده از اثبات کار برای تولید بلاک و اثبات سهام برای اثبات تراکنش‌ها و امنیت شبکه.
  • فلو (FLOW)، سونیک (S)، هارمونی (ONE): شبکه‌هایی که نسخه‌های متنوع اثبات سهام را برای دستیابی به سرعت و پایداری بیشتر به‌کار می‌گیرند.

امنیت اثبات سهام چگونه تامین می‌شود؟

امنیت الگوریتم اثبات سهام از ترکیب چند عملیات تامین می‌شود و هدف آن این است که حمله به شبکه از نظر اقتصادی آنقدر پرهزینه شود که عملا صرفه نداشته باشد. در این مدل، هر فردی که می‌خواهد در تایید تراکنش‌ها نقش داشته باشد و به عبارتی اعتبارسنج شود، باید مقدار مشخصی دارایی را به شبکه اختصاص دهد. این دارایی به منزله ضمانت عمل می‌کند و اگر رفتار مخرب انجام شود، بخش قابل‌توجهی از آن از دست می‌رود. به همین دلیل اعتبارسنج‌ها انگیزه دارند همیشه درست عمل کنند. 

امنیت اثبات سهام

علاوه‌بر این، تصمیم‌گیری‌های شبکه در دستان تعداد زیادی مشارکت‌کننده قرار داده می‌شود و این باعث می‌شود کنترل شبکه برای یک فرد یا گروه بسیار دشوار شود. همچنین، ساختار انتخاب دوره‌ای مشارکت‌کنندگان و بررسی‌های چندمرحله‌ای تراکنش‌ها باعث می‌شود حتی در صورت بروز خطا، شبکه بتواند مسیر صحیح را تشخیص دهد و بلوک‌های غیرقانونی را کنار بگذارد.

سخن پایانی

الگوریتم اثبات سهام به عنوان یکی از مهم‌ترین روش‌های اجماع در بلاک چین، ساختاری فراهم کرده که امنیت، سرعت و مقیاس‌پذیری شبکه‌ها را بدون نیاز به مصرف سنگین انرژی ممکن می‌سازد. این مدل با تکیه بر سهام کاربران و نقش‌هایی مانند اعتبارسنج، نامیناتور و واگذارکننده، امکان مشارکت گسترده‌تری ایجاد کرده و در عین حال با اقداماتی مانند اسلشینگ، ایپوک، قفل‌سازی و نهایی‌سازی بلاک‌ها، رفتار شبکه را پایدار نگه می‌دارد.

هرچند PoS چالش‌هایی مثل احتمال تمرکز رمزارزها در دست یک گروه خاص یا حساسیت نسبت به طراحی اقتصاد توکن را به دنبال دارد؛ اما تنوع مدل‌ها و پلتفرم‌های نشان می‌دهد این روش به یکی از ستون‌های اصلی زیرساخت بلاک چین تبدیل شده و مسیر توسعه بسیاری از شبکه‌های مدرن را شکل می‌دهد.

سوالات متداول


بسیاری از شبکه‌های مشهور از اثبات سهام بهره می‌برند. اتریوم، بی‌ان‌بی چین، کاردانو، پولکادات، سویی، شبکه تون، تزوس و اولانچ از معروف‌ترین نمونه‌ها هستند و هرکدام مدل متفاوتی برای استیکینگ دارند.

برای مشارکت در این روش کافی است رمزارز یک شبکه که از مکانیزم اثبات سهام استفاده می‌کند را بخرید و آن را در کیف پول یا وبسایت رسمی آن قفل کنید. بعد از قفل‌سازی وارد فرآیند استیک می‌شوید و پاداش دریافت می‌کنید.

این مدل نسبت به روش‌های پرمصرف انرژی کم‌خطرتر به نظر می‌رسد؛ اما امنیت کامل تضمین‌شده نیست. انتخاب شبکه معتبر، شناخت قوانین اسلشینگ و استفاده از کیف پول امن ریسک را کمتر می‌کند.

رمزارزهایی مانند اتریوم، کاردانو، بی‌ان‌بی چین، پولکادات، الگورند، تزوس و کازماس بر پایه PoS فعالیت می‌کنند و هرکدام شیوه مخصوصی برای انتخاب اعتبارسنج و پرداخت پاداش دارند.

در برخی شبکه‌ها دارایی تا پایان دوره قفل‌سازی قابل برداشت نیست و آزادسازی زمان مشخصی دارد. اما بعضی شبکه‌ها از اثبات سهام مایع استفاده می‌کنند که در آن امکان جابه‌جایی دارایی میان چند اعتبارسنج مختلف وجود دارد.

هر شبکه فرمول مخصوص خود را دارد که معمولا به میزان رمزارزهای استیک‌شده و مدت قفل‌سازی و تعداد مشارکت‌کنندگان بستگی دارد.

اگر اعتبارسنج رفتار نادرست داشته باشد، ممکن است بخشی از سهام شامل جریمه شود. انتخاب اعتبارسنج معتبر و بررسی قوانین شبکه احتمال این اتفاق را کاهش می‌دهد.

در اثبات سهام امنیت با رمزارزهای قفل‌شده کاربران تامین می‌شود و مصرف انرژی پایین است اما در اثبات کار رقابت پردازشی سنگین جریان دارد. هر دو مدل مزایا و محدودیت‌های خود را دارند.

26 بازدید کننده
این مطلب چقدر مفید بود؟
اشتراک گذاری در

بیشتر از 10 سال هست که زندگی من به بازارهای مالی گره خورده و انواع سبک‌های تحلیلی و تولید محتوا در این زمینه رو امتحان کردم. در این میان ریسرچ در بازار ارز دیجیتال و تحلیل فاندامنتال نسبت به بقیه موارد خیلی بیشتر برام جذابیت دارند و در تلاش هستم که بتونم با قلمی ساده و روان، اطلاعات آموزشی و تحلیلی دقیق رو در اختیار مخاطبینم بزارم.

ثبت نظر

نظر خود را با ما درمیان بگذارید.

نظرات بدون دیدگاه