راهنمای کامل فراکتال در تحلیل تکنیکال، آموزش کامل شناسایی و استفاده در بازار
آموزش تحلیل تکنیکال
در زمان بررسی نمودار، معمولا با نوساناتی روبهرو میشویم که در نگاه اول بیهدف به نظر میرسند؛ اما پشت همین حرکتهای ظاهرا ساده، الگوهایی تکرار وجود دارند که اگر درست شناسایی شوند، به تحلیل بهتر روند قیمت کمک شایانی میکنند و الگو فراکتال نمونهای از همین ساختارها است. این الگو در سطحی ظاهر میشود که قیمت دچار توقف کوتاه و تغییر رفتار نسبت به کندلهای قبلی شده باشد. فراکتال Fractal در روندهای صعودی و نزولی معمولا در موقعیتهایی مشاهده میشود که بازار در حال ارزیابی مسیر بعدی است و معاملهگران با شناسایی آن میتوانند میزان قدرت یا ضعف حرکت را برآورد کنند. در ادامه این مقاله با فراز همراه باشید تا بهتر متوجه شوید الگو فراکتال چیست، در انواع روندهای بازار به چه صورت شکل میگیرد و نحوه ترید با کمک آن به چه صورت است.
شکلگیری فراکتال
الگو فراکتال در چارت، زمانی تشکیل میشود که قیمت در سطح خاصی از قیمت مکث کند و رفتار متفاوتی نسبت به کندلهای قبلی خود نشان بدهد. این الگو معمولا از پنج کندل تشکیل میشود و کندل میانی مهمترین بخش آن است. اگر کندل وسط بالاترین قیمت آن محدوده را ثبت کرده باشد، «فراکتال نزولی» ایجاد میشود و اگر پایینترین قیمت را ثبت کند «فراکتال صعودی» شکل میگیرد. کندلهای دو طرف هم باید ارتفاع یا عمق کمتری داشته باشند تا ساختار الگو کامل شود. بنابراین الگو فراکتال در فارکس، معاملات پراپ و همچنین دیگر بازارهای مالی نشاندهنده سطحی از قیمت است که بازار در آن به تردید افتاده است و احتمال برعکس شدن روند وجود دارد.
در بحث آموزش فراکتال همچنین باید بدانید که این نوع الگوها بیشتر زمانهایی ظاهر میشوند که قدرت خرید یا فروش کاهش یافته باشد و بازار در حال سنجش ادامه مسیر باشد.
- مثلا در یک روند صعودی وقتی الگو فراکتال نزولی (فراکتال Fractal سقف) دیده میشود، احتمالا فشار خرید مانند قبل ادامه نخواهد داشت و بازار برای مدتی وارد فاز اصلاحی میشود تا بعد از آن بتواند برای ادامه مسیر تصمیم بگیرد.
- در روند نزولی نیز تشکیل الگو فراکتال صعودی (فراکتال Fractal کف) اغلب نشانهای از کاهش شدت فروش است و معاملهگر میتواند انتظار رشد نشبی قیمت را داشته باشد.
بررسی فاصله میان فراکتالها یکی از نکات کاربردی این الگو است. زمانی که فراکتالهای سقف و کف نزدیک به هم ظاهر میشوند؛ یعنی بازار در حالت آرام و رنج قرار دارد و حرکت قیمت محدود است. در مقابل اگر فاصله میان آنها زیاد باشد معمولا روند فعالتر است و رفتار مشخصی دارد.
نکته مهم دیگر این است که فراکتال همیشه پس از تکمیل کندلها مشخص میشود؛ اما با وجود این تاخیر، همچنان ارزش تحلیلی بالایی دارد. زیرا همین مکثها نقش مهمی در شکلگیری روند دارند و شناخت آنها دید دقیقتری نسبت به رفتار قیمت ایجاد میکند.
الگوی فراکتال در بازار بدون روند
الگو فراکتال در تحلیل تکنیکال بازار بدون روند نقش مهمی دارد؛ زیرا در این شرایط قیمت مسیر مشخصی را دنبال نمیکند و دائما بین یک محدوده جابهجا میشود. در چنین وضعیتی حرکت بازار معمولا آرام است و کندلها قدرت کافی برای ایجاد جهت پایدار ندارند. به همین دلیل فراکتالها بیشتر و نزدیکتر به هم ظاهر میشوند و هر کدام نشان میدهند که قیمت در یک نقطه کوچک متوقف شده و دوباره به محدوده قبلی برگشته است.
توجه داشته باشید در بازاری که روند مشخص ندارد فراکتال سقف معمولا در بالاترین بخش ناحیه رنج دیده میشود و به تحلیلگر یادآوری میکند که قدرت خریداران در آن سطح کاهش یافته است. در سمت مقابل، الگو فراکتال کف در بازار رنج اغلب زمانی شکل میگیرد که قیمت نمیتواند سطح حمایت پایینی را بشکند و فشار فروش نسبت به قبل ضعیف میشود.
نکته مهم این است که وقتی فاصله میان فراکتالها کوتاه باشد، احتمال خطا در تحلیل افزایش مییابد؛ زیرا تغییرات قیمت بیشتر به دلیل هیجانات کوتاه مدت است. به همین دلیل در بازار بدون روند ارزش فراکتال بیشتر در مشخص کردن سقف و کف محدودهها است و معمولا به پیشبینی یک حرکتهای بزرگ بازار کمک نمیکند.
با این حال، زمانی که تعداد فراکتالها کمتر شود یا فاصله آنها از یکدیگر افزایش پیدا کند، میتوان اینطور برداشت کرد که بازار در حال خروج از وضعیت رنج است و احتمال شکلگیری روند جدید بیشتر شده است.
الگوی فراکتال در بازار رونددار
الگو فراکتال در معامله بازار رونددار ارزش تحلیلی بیشتری دارد؛ زیرا مسیر قیمت در این حالت مشخص است و فراکتالها سطوحی را نشان میدهند که در آنها جریان اصلی حرکت دچار توقف یا اصلاح شده است.
الگوی فراکتال در روند صعودی
در روند صعودی، فراکتال Fractal سقف معمولا در محلهایی دیده میشود که قیمت برای مدت کوتاهی توان رشد ندارد و خریداران قدرت خود را از دست دادهاند. در همین مسیر، فراکتال کف نقش مهمتری دارد چون معمولا قیمتی را نشان میدهد که در آن اصلاح رو به پایان است و بازار میتواند دوباره در مسیر صعود قرار بگیرد. در حقیقت، فراکتالهای کف در روند صعودی مانند پلههایی هستند که ساختار یک روند روبهرشد را کاملتر میکنند.
الگوی فراکتال در روند نزولی
در روند نزولی نیز شرایط مشابه است؛ اما اهمیت اصلی با فراکتال سقف است. فراکتال سقف در روندهای نزولی معمولا زمانی ایجاد میشود که قیمت پس از یک اصلاح کوچک دوباره با فشار فروش مواجه شده باشد و همین موضوع ساختار ریزش را واضحتر نشان میدهد.
در روندهای قوی فاصله میان فراکتالها معمولا بیشتر میشود و این موضوع بیانگر آن است که بازار با قدرت حرکت میکند و نوسانهای اصلاحی کوتاه هستند. در مقابل اگر فراکتالها پشت سر هم ظاهر شوند میتوان برداشت کرد که روند در حال ضعف است و اعتماد معاملهگران نسبت به ادامه مسیر کاهش یافته است.
ترید مولتی تایم فریم فراکتال
ترید مولتی تایم فریم با الگو فراکتال رویکردی است که در آن ساختار فراکتال در چند بازه زمانی کنار هم بررسی میشود تا بتوان رفتار قیمت را بهتر تحلیل کرد. دلیل استفاده از این روش این است که فراکتال در هر تایم فریم معنای متفاوتی دارد. وجود فراکتال در تایم فریم بالا نشاندهنده تغییر رفتار مهمتر است و فراکتالهای تایم فریم پایین جزئیات اصلاحها را نشان میدهند.
یکی از مزیتهای این روش هماهنگ شدن تصمیمات معاملاتی با جریان کلی بازار است. مثلا هنگامی که در تایم فریم بالا روند صعودی تایید شده باشد، مشاهده فراکتال کف در تایم فریم پایین میتواند نشانهای از پایان اصلاح کوتاه مدت باشد. همین موضوع در روند نزولی نیز صدق میکند و فراکتال سقف در تایم فریم پایین میتواند شرایطی را نشان دهد که در آن استراحت بازار تمام شده و دوباره وارد مسیر نزولی شده است.
نحوه تحلیل مولتی تایم فریم
هدف استفاده از استراتژی الگو فراکتال مولتی تایم فریم، نگاه مرحلهبهمرحله به روند اصلی و اصلاحات قیمت است تا تصمیمگیری منطقیتر انجام شود. نحوه استفاده فراکتال در ترید مولتی تایم فریم شامل مراحل زیر است:
- انتخاب سه تایم فریم مشخص: یک تایم فریم برای تشخیص جهت اصلی بازار، یک تایم فریم برای بررسی ساختار حرکت و یک تایم فریم برای پیدا کردن نقطه ورود در نظر بگیرید. این تقسیمبندی باعث میشود بتوانید از روند گسترده تا جزئیات ریز نوسانات قیمت را به صورت منظم بررسی کنید.
- شروع تحلیل از تایم فریم بالاتر: در ابتدا وضعیت روند را در بازه زمانی بزرگتر بررسی و مسیر اصلی را مشخص کنید. دلیل این کار به این نکته برمیگردد که زمانی که جهت کلی تشخیص داده شود تحلیل تایم فریمهای کوچکتر با دقت بیشتری انجام میشود.
- بررسی نقاط توقف و تغییر رفتار در تایم متوسط: تایم فریم میانی برای تشخیص محلهایی استفاده میشود که بازار در آن ناحیه مکث یا اصلاح داشته است. این مرحله اطلاعات دقیقتری در خصوص قدرت یا ضعف حرکت ارائه میدهد و کمک میکند وضعیت واقعی قیمت را بهتر متوجه شوید.
- انتخاب نقطه ورود در تایم فریم پایین: در تایم فریم کوچکتر رفتار دقیقتر کندلها دیده میشود و نوسانهای کوتاه مدت قابل تشخیص است. این بازه مناسبترین محل برای تعیین نقطه ورود منطقی و کنترلشده است؛ زیرا جزئیات حرکت قیمت روشنتر دیده میشود.
- بررسی هماهنگی میان تایم فریمها: یکی از اصول مهم این روش، همخوانی میان تحلیلها است. تا زمانی که روند تایم فریم بالاتر تغییر نکرده باشد، ورود در خلاف جهت آن منطقی نیست.
- ارزیابی قدرت روند در چند بازه زمانی: با مقایسه شیب حرکت و فاصله میان اصلاحها در تایمهای مختلف میتوانید تشخیص دهید که روند قوی است یا ضعیف. فراموش نکنید که این موضوع برای تعیین حجم معامله و مدیریت ریسک اهمیت زیادی دارد.
الگوهای برگشتی فراکتال
الگوهای برگشتی فراکتال زمانی اهمیت پیدا میکنند که قیمت پس از یک دوره حرکت یکطرفه، دچار توقف و سپس تغییر جهت شود. فراکتالها در این موقعیت نقش نشانههای اولیه را دارند و سیگنال میدهند که جریان فعلی بازار قدرت قبلی را ندارد. این الگوها معمولا در محلهایی دیده میشوند که کندلهای قبل و بعد از فراکتال ساختار متفاوتی داشته باشند و همین تفاوت باعث میشود احتمال برگشت قیمت بیشتر باشد. آموزش الگو فراکتال برگشتی به شرح زیر است:
- فراکتال سقف در پایان روند صعودی: وقتی قیمت مدت زیادی رشد کرده باشد تشکیل فراکتال سقف در ناحیه بالا معنای مهمی دارد. این ساختار نشان میدهد که خریداران برای مدتی کوتاه عقبنشینی کردهاند و قیمت نتوانسته است تا سطوح بالاتر رشد کند. اگر پس از این الگو کندلهای بعدی کفهای پایینتر بسازند احتمال آغاز اصلاح یا برگشت بیشتر میشود.
- فراکتال کف در پایان روند نزولی: گاهی بازار پس از یک دوره ریزش پیاپی، در یک سطح مشخص متوقف میشود و فراکتال کف شکل میگیرد. این الگو نشان میدهد فشار فروش مانند قبل فعال نیست و بازار در حال سنجش ادامه مسیر است. اگر کندلهای بعدی سقفهای بالاتر ایجاد کنند این فراکتال میتواند اولین نشانه تغییر روند به حالت صعودی باشد.
- ترکیب چند فراکتال پشت سر هم: وقتی چند فراکتال سقف یا چند فراکتال کف در فاصله کوتاه ظاهر شوند، یعنی بازار وارد مرحله ضعف شده است. این ساختار معمولا نشاندهنده کاهش قدرت روند است و احتمال برگشت را بیشتر میکند؛ زیرا قیمت نمیتواند مسیر قوی قبلی را ادامه دهد.
- فراکتال همراه با شکست ساختار: گاهی فراکتال کف یا سقف زمانی اهمیت پیدا میکند که بازار بلافاصله پس از آن یک سطح کلیدی را بشکند. این اتفاق نشانهای جدی از برگشت قیمت است، زیرا تغییر رفتار قیمت همراه با تغییر ساختار تکنیکال دیده میشود.
ترید در بازار خنثی
استفاده از استراتژی الگو فراکتال در بازار خنثی میتواند به شما کمک کند نواحی معتبر برای نوسانگیری را بهتر شناسایی کنید و تصمیمهای منطقیتری بگیرید. در چنین شرایطی که قیمت میان سقف و کف محدودی حرکت میکند، فراکتالها معمولا نقاط بازگشت کوتاه مدت را با دقت مناسبی مشخص میکنند.
همچنین، میتوانید با ترکیب فراکتالهای سقف و کف با یک میانگین متحرک (مثلا MA۲۰ یا MA۵۰) تشخیص دهید که آیا نوسان فعلی در جهت فشار کوتاه مدت بازار است یا صرفا یک حرکت اصلاحی درون محدوده بوده است. در حقیقت میانگین متحرک در اینجا نقش یک «خط تعادل» را دارد؛ زمانی که قیمت نزدیک آن قرار میگیرد و همزمان یک فراکتال جدید شکل میشود، احتمال واکنش قیمت افزایش پیدا میکند و فرصتی برای ورود یا خروج کمریسک ایجاد میشود.
ترید در بازار روند دار
در بازار رونددار، استراتژی فراکتال به شما دید واضحتری از ادامه مسیر قیمت میدهد و شرایطی ایجاد میشود که بتوانید معامله را هماهنگ با جهت اصلی بازار پیش ببرید. در یک روند صعودی، زمانی که فراکتال کف تشکیل میشود معمولا نشان میدهد اصلاح به پایان نزدیک شده و احتمال ازسرگیری حرکت رو به بالا وجود دارد. همچنین اگر قیمت بالاتر از میانگین متحرک باشد و یک کف فراکتال تازه ثبت شود، موقعیت ورود منطقیتری پیش روی شما قرار میگیرد. در روند نزولی نیز فراکتالهای سقف همین نقش را دارند و وقتی قیمت به میانگین متحرک نزدیک میشود و یک سقف جدید ایجاد میشود، احتمال ادامه کاهش بیشتر میشود.
سخن پایانی
الگو فراکتال اطلاعاتی دقیق از سطوحی ارائه میدهد که بازار در آنها برای چند لحظه ایستاده و سپس رفتار متفاوتی نسبت به جریان قبلی نشان داده است. این توقفهای کوتاه هرچند ساده به نظر میرسند؛ اما در کنار هم ساختاری ایجاد میکنند که تحلیل روند، تشخیص نقاط برگشت و انتخاب زمان مناسب برای ورود یا خروج را آسانتر میکند. همچنین با بررسی فراکتالها در چند تایم فریم و توجه به رفتار کندلها در نقاط مکث، درک دقیقتری از مسیر احتمالی بازار به دست میآورید و تحلیل شما منسجمتر میشود. این الگو اگر درست شناسایی شود، سیگنالهای کاملی در خصوص ساختار حرکت قیمت ارائه میدهد و امکان بررسی منطقیتر نوسانهای بازار را فراهم میسازد.
بیشتر از 10 سال هست که زندگی من به بازارهای مالی گره خورده و انواع سبکهای تحلیلی و تولید محتوا در این زمینه رو امتحان کردم. در این میان ریسرچ در بازار ارز دیجیتال و تحلیل فاندامنتال نسبت به بقیه موارد خیلی بیشتر برام جذابیت دارند و در تلاش هستم که بتونم با قلمی ساده و روان، اطلاعات آموزشی و تحلیلی دقیق رو در اختیار مخاطبینم بزارم.
