جشنواره بلک فرایدی

وارن بافت کیست؟ زندگینامه، استراتژی‌ها و راز ثروتمند شدن اسطوره سرمایه‌گذاری

آموزش بازارهای مالی
وارن بافت کیست؟
زندگینامه، استراتژی‌ها و راز ثروتمند شدن اسطوره سرمایه‌گذاری وارن بافت

وارن ادوارد بافت، متولد ۳۰ اوت ۱۹۳۰ در شهر اوماها، نبراسکا، یکی از موفق‌ترین و شناخته‌شده‌ترین سرمایه‌گذاران تاریخ است که به لقب «اوراکل اوماها» یا «پیشگوی اوماها» شهرت یافته است. این نابغه و میلیاردر آمریکایی که هم‌اکنون به عنوان رئیس هیئت‌مدیره و مدیرعامل شرکت برکشایر هاتاوی فعالیت می‌کند، با ثروتی بالغ بر ۱۵۰ میلیارد دلار در جمع ده نفر ثروتمندترین افراد جهان قرار دارد.

بافت که فلسفه سرمایه‌گذاری او بر پایه اصول بنجامین گراهام و رویکرد ارزش‌گذاری درونی شرکت‌ها بنا شده، نه تنها به دلیل موفقیت‌های چشمگیر مالی، بلکه به خاطر سبک زندگی ساده و تعهد به بشردوستی نیز مورد توجه قرار گرفته است. او متعهد شده بیش از ۹۹ درصد ثروت خود را به امور خیریه اختصاص دهد و در سال ۲۰۱۰ همراه با بیل گیتس کمپین «تعهد بخشش» را برای تشویق ثروتمندان به کمک‌های خیرخواهانه راه‌اندازی کرد.

کودکی و نوجوانی وارن بافت

کودکی وارن بافت

وارن بافت در خانواده‌ای متوسط به دنیا آمد؛ پدرش هاوارد بافت نماینده کنگره ایالات متحده و صاحب یک شرکت کارگزاری بود و مادرش لیلا استال نام داشت. او دومین فرزند و تنها پسر خانواده بود که تحصیلات ابتدایی خود را در مدرسه روزانه هیل آغاز کرد. در سال ۱۹۴۲ هنگامی که پدرش برای اولین بار به کنگره راه یافت، خانواده به واشنگتن دی‌سی نقل مکان کردند و وارن دوران مدرسه را در آنجا گذراند تا سرانجام در سال ۱۹۴۷ از دبیرستان وودرو ویلسون فارغ‌التحصیل شد. جالب است که در کتاب سالانه دبیرستان او، کنار عکسش نوشته شده بود:

علاقه‌مند به ریاضیات؛ یک کارگزار بورس در آینده

علاقه بافت به دنیای کسب‌وکار و سرمایه‌گذاری از همان کودکی شکل گرفت. در هفت سالگی کتابی با عنوان «هزار راه برای کسب هزار دلار» از کتابخانه عمومی اوماها قرض گرفت که الهام‌بخش فعالیت‌های کارآفرینانه اولیه او شد. وارن کودک در اولین کسب‌وکارهای خود آدامس، کوکاکولا و مجلات هفتگی را خانه به خانه می‌فروخت. او همچنین در مغازه بقالی پدربزرگش کار می‌کرد و در دوران دبیرستان با توزیع روزنامه، فروش توپ‌های گلف، تمبر و شستشوی اتومبیل‌ها درآمد کسب می‌کرد. در اولین اظهارنامه مالیاتی خود در سال ۱۹۴۴، بافت چهارده ساله معادل ۳۵ دلار بابت استفاده از دوچرخه و ساعت خود در مسیر توزیع روزنامه کسر مالیاتی گرفت.

یکی از جالب‌ترین کسب‌وکارهای نوجوانی بافت، خرید یک دستگاه پین‌بال دست دوم در سال ۱۹۴۵ بود. او و دوستش با ۲۵ دلار این دستگاه را خریدند و در آرایشگاه محلی نصب کردند. ظرف چند ماه، آن‌ها مالک چندین دستگاه در سه آرایشگاه مختلف در سراسر اوماها شدند و در سال ۱۹۴۷ این کسب‌وکار را به یک جانباز جنگی به مبلغ ۱۲۰۰ دلار فروختند. علاقه وارن بافت به بازار سهام نیز از همان دوران کودکی شکل گرفت؛ او ساعات زیادی را در سالن مشتریان یک کارگزاری منطقه‌ای نزدیک دفتر کارگزاری پدرش می‌گذراند. پدرش که به پرورش کنجکاوی وارن جوان علاقه‌مند بود، حتی یک بار او را در ده سالگی برای بازدید از بورس اوراق بهادار نیویورک به وال استریت برد.

سرانجام در یازده سالگی، بافت اولین سهام خود را خرید. او سه سهم از شرکت سیتیز سرویس را برای خودش و سه سهم دیگر برای خواهرش دوریس خریداری کرد. در پانزده سالگی، وارن با توزیع روزنامه واشنگتن پست ماهانه بیش از ۱۷۵ دلار درآمد داشت. او در دوران دبیرستان در کسب‌وکاری که متعلق به پدرش بود سرمایه‌گذاری کرد و با ۱۲۰۰ دلار پس‌اندازش در چهارده سالگی، یک مزرعه ۴۰ هکتاری خرید که توسط یک کشاورز مستأجر اداره می‌شد. وارن بافت هنگامی که از دانشگاه فارغ‌التحصیل شد، توانسته بود ۹۸۰۰ دلار پس‌انداز جمع کند که رقم قابل توجهی برای یک فارغ‌التحصیل جوان در آن زمان محسوب می‌شد.

تحصیلات دانشگاهی

پس از فارغ‌التحصیلی از دبیرستان، بافت ترجیح می‌داد مستقیماً وارد دنیای کسب‌وکار شود و از تحصیلات دانشگاهی صرف‌نظر کند، اما پدرش با این تصمیم مخالفت کرد و او را به ادامه تحصیل ترغیب نمود. در سال ۱۹۴۷، بافت در دانشکده وارتون دانشگاه پنسیلوانیا ثبت‌نام کرد، اگرچه تمایل واقعی او به فعالیت‌های کارآفرینانه بود نه تحصیلات آکادمیک. او دو سال در وارتون تحصیل کرد و عضو انجمن دانشجویی آلفا سیگما فای شد، اما سپس تصمیم گرفت به دانشگاه نبراسکا انتقالی بگیرد.

بافت در دانشگاه نبراسکا با تمرکز بیشتری به تحصیل پرداخت و در سال ۱۹۵۱ موفق به دریافت مدرک لیسانس علوم در رشته مدیریت بازرگانی با گرایش مدیریت سرمایه‌گذاری شد. او پس از فارغ‌التحصیلی درخواست پذیرش در دانشکده کسب‌وکار هاروارد را داد اما در بهار ۱۹۵۰ رد شد. این رد شدن اما به یکی از سرنوشت‌سازترین اتفاقات زندگی بافت تبدیل شد، چراکه او متوجه شد بنجامین گراهام، اقتصاددان و سرمایه‌گذار مشهور، در دانشکده کسب‌وکار کلمبیا تدریس می‌کند.

بافت بلافاصله در دانشکده کسب‌وکار کلمبیا ثبت‌نام کرد و در سال ۱۹۵۱ موفق به اخذ مدرک کارشناسی ارشد علوم در رشته اقتصاد شد. دوران تحصیل در کلمبیا نقطه عطفی در زندگی حرفه‌ای بافت بود، زیرا در آنجا فلسفه سرمایه‌گذاری خود را حول مفهوم «سرمایه‌گذاری ارزشی» که توسط گراهام پایه‌گذاری شده بود، شکل داد. گراهام به دانشجویانش آموخت که به سهام به عنوان کسب‌وکار نگاه کنند، از نوسانات بازار به نفع خود استفاده کنند و همواره به دنبال حاشیه امن باشند.

بنجامین گراهام
بنجامین گراهام

بافت بعدها این اصول را به عنوان سنگ‌بنای سرمایه‌گذاری توصیف کرد که صد سال بعد نیز همچنان اعتبار خواهند داشت. بافت پس از فارغ‌التحصیلی از کلمبیا در موسسه مالی نیویورک شرکت کرد تا پیشینه اقتصادی خود را تقویت کند و آمادگی لازم برای ورود به دنیای سرمایه‌گذاری حرفه‌ای را به دست آورد.

ترقی وارن بافت

بافت پس از اتمام تحصیلات مسیر شغلی خود را در سال ۱۹۵۱ در شرکت پدرش با نام Buffett-Falk & Co به عنوان کارگزار سرمایه‌گذاری آغاز کرد. در همین دوران، او فهمید که بنجامین گراهام در هیئت‌مدیره شرکت بیمه GEICO حضور دارد. بافت یک روز شنبه با قطار به واشنگتن سفر کرد و به دفتر مرکزی GEICO رفت. آنجا با لوریمر دیویدسون، معاون شرکت، ملاقات کرد و ساعت‌ها درباره کسب‌وکار بیمه گفتگو کردند. این دیدار به خرید اولین سهام GEICO توسط وارن بافت منجر شد و دیویدسون به یک دوست مادام‌العمر و تأثیرگذار بر او تبدیل شد.

در سال ۱۹۵۴، بافت پیشنهاد کار در شرکت بنجامین گراهام را با حقوق سالانه ۱۲ هزار دلار پذیرفت. آنجا با والتر شلوس همکاری نزدیکی داشت و اصول گراهام را درباره انتخاب سهام‌هایی که حاشیه امن گسترده‌ای دارند، عمیقاً فرا گرفت. هنگامی که گراهام در سال ۱۹۵۶ بازنشسته شد و شرکت خود را بست، بافت که پس‌اندازی بالغ بر ۱۷۴ هزار دلار جمع کرده بود، تصمیم گرفت به اوماها بازگردد و شراکت‌های سرمایه‌گذاری خود را راه‌اندازی کند. او در سال ۱۹۵۶ شرکت Buffett Partnership Ltd را تأسیس کرد که به ابزار اصلی سرمایه‌گذاری او برای دهه بعد تبدیل شد.

در سال ۱۹۵۷، بافت سه شراکت سرمایه‌گذاری را اداره می‌کرد که تا سال ۱۹۵۹ به شش شراکت افزایش یافت. در همان تابستان، او در یک ناهار کاری در باشگاه اوماها با چارلی مانگر، شریک تجاری آینده خود، آشنا شد که این آشنایی به یکی از مهم‌ترین همکاری‌های تاریخ سرمایه‌گذاری تبدیل شد. موفقیت‌های بافت در این دوران چشمگیر بود؛ در سال ۱۹۶۲ او با موفقیت شراکت‌های خود میلیونر شد و در آغاز همان سال، تمام شراکت‌های مختلف را در یک نهاد واحد به نام Buffett Partnership Ltd ادغام کرد و در آن زمان نزدیک به ۷.۲ میلیون دلار دارایی داشت.

وارن بافت و چارلی مانگر
وارن بافت و چارلی مانگر

سرانجام در همین دوران، بافت شروع به خرید سهام یک شرکت تولید پارچه به نام برکشایر هاتاوی کرد. او از سال ۱۹۶۲ سهام این شرکت را با قیمت ۷.۶۰ دلار خریداری می‌کرد و در سال ۱۹۶۵ به طور جدی‌تری شروع به خرید کرد و قیمت سهام به ۱۴.۸۶ دلار رسید، در حالی که سرمایه در گردش شرکت ۱۹ دلار به ازای هر سهم بود. وارن بافت در یک جلسه هیئت‌مدیره کنترل برکشایر هاتاوی را به دست گرفت و کن چیس را به عنوان رئیس جدید شرکت منصوب کرد.

برکشایر هاتاوی

او بعدها اعتراف کرد که کسب‌وکار پارچه‌بافی بدترین معامله او بوده، اما در سال ۱۹۷۰ به عنوان رئیس هیئت‌مدیره و سهامدار اکثریت برکشایر ظهور کرد. چارلی مانگر نیز در سال ۱۹۷۸ به عنوان معاون رئیس به او پیوست و این شرکت را به یکی از بزرگ‌ترین و موفق‌ترین هلدینگ‌های جهان تبدیل کردند.

بافت طی دهه‌های بعد، برکشایر را از صنعت پارچه به بخش بیمه منتقل کرد و سرمایه‌گذاری‌های بزرگی در شرکت‌های مختلف انجام داد. از جمله مهم‌ترین سرمایه‌گذاری‌های او می‌توان به خرید سهام کوکاکولا در سال ۱۹۸۸، خرید راه‌آهن Burlington Northern Santa Fe در سال ۲۰۰۹ و سرمایه‌گذاری در شرکت‌هایی مانند اپل، بانک آف آمریکا و امریکن اکسپرس اشاره کرد. در سال ۲۰۰۸، وارن بافت برای مدت کوتاهی عنوان ثروتمندترین فرد جهان را از بیل گیتس گرفت، اما در سال‌های بعد این جایگاه بین آن‌ها جابجا می‌شد.

سرانجام در ۳ می ۲۰۲۵، بافت در کنفرانس سرمایه‌گذاران برکشایر هاتاوی درخواست کرد که هیئت‌مدیره گرگ آبل را به عنوان جانشین او به عنوان مدیرعامل تا پایان سال منصوب کند، هرچند خود همچنان به عنوان رئیس هیئت‌مدیره باقی خواهد ماند. این تصمیم پایان دوران مدیریت مستقیم یکی از افسانه‌ای‌ترین سرمایه‌گذاران تاریخ بود.

استراتژی‌های سرمایه‌گذاری وارن بافت

فلسفه سرمایه‌گذاری بافت بر پایه مکتب بنجامین گراهام و رویکرد سرمایه‌گذاری ارزشی استوار است. سرمایه‌گذاران ارزشی به دنبال اوراق بهاداری هستند که قیمت‌های آن‌ها به طور ناعادلانه‌ای پایین‌تر از ارزش ذاتی‌شان است. وارن بافت این رویکرد را به سطح بالاتری برد و برخلاف بسیاری از سرمایه‌گذاران که به پیچیدگی‌های عرضه و تقاضای بازار سهام توجه دارند، او به هر شرکت به عنوان یک کل نگاه می‌کند و سهام را صرفاً بر اساس پتانسیل کلی شرکت به عنوان یک کسب‌وکار انتخاب می‌کند. او معتقد است که در کوتاه‌مدت بازار مانند یک ماشین رأی‌گیری عمل می‌کند، اما در بلندمدت مانند یک ترازو است که ارزش واقعی را می‌سنجد.

۱. سرمایه‌گذاری بلندمدت

یکی از محوری‌ترین اصول بافت، نگهداری سهام در یک بازه بلندمدت است. او به دنبال مالکیت در شرکت‌های با کیفیتی است که توانایی بسیار بالایی در تولید درآمد دارند، نه صرفاً سود بر سرمایه در کوتاه‌مدت. بافت در نامه سال ۱۹۹۶ خود به سهامداران برکشایر هاتاوی نوشت:

اگر حاضر نیستید یک سهم را برای ده سال نگه دارید، حتی به فکر نگهداری آن برای ده دقیقه هم نباشید.

این رویکرد او را از اکثر سرمایه‌گذارانی که به دنبال سودهای سریع هستند متمایز می‌کند.

بافت همواره تأکید دارد که باید با توجه به کسب‌وکار انتخاب کرد، نه سهام. او توصیه می‌کند که همیشه کسب‌وکار پشت یک سهم را بررسی و تحلیل کنید و سعی کنید بر کسب‌وکارهایی تمرکز داشته باشید که آن‌ها را درک می‌کنید و از آن‌ها اطلاعات دارید. این نکته به او کمک می‌کند تا ارزیابی کند شرکت به کجا خواهد رفت، نه فقط اینکه کجا بوده و در حال حاضر کجاست. به همین دلیل بافت زمانی از سرمایه‌گذاری در گوگل و آمازون صرف نظر کرد، چراکه اعتراف کرده که دانش کافی از صنعت اینترنت و ارز دیجیتال ندارد و تحلیل سهام آن‌ها برایش دشوار است.

مثال‌های موفق این استراتژی را می‌توان در سرمایه‌گذاری‌های بلندمدت وارن بافت مشاهده کرد:

  • کوکاکولا: بافت در سال ۱۹۸۸ شروع به خرید سهام کوکاکولا کرد و در نهایت حدود ۷ درصد از شرکت را با ۱.۰۲ میلیارد دلار خریداری کرد. این سرمایه‌گذاری به یکی از سودآورترین سرمایه‌گذاری‌های برکشایر تبدیل شد که هنوز هم نگهداری می‌شود.
  • اپل: یکی از بزرگ‌ترین سهام‌داری‌های فعلی برکشایر که نشان‌دهنده تعهد بافت به نگهداری بلندمدت در شرکت‌های با کیفیت است.
  • بانک آف آمریکا و امریکن اکسپرس: هر دو نمونه‌هایی از شرکت‌هایی هستند که وارن بافت برای سال‌های متمادی در آن‌ها سرمایه‌گذاری کرده و به آن‌ها وفادار مانده است.

۲. پرهیز از بازارگرایی (Market Timing)

بافت اساساً نگران فعالیت‌های بازار سهام نیست و این موضوع در فلسفه سرمایه‌گذاری او نقش اساسی دارد. او معتقد است که سرمایه‌گذاران باید از تلاش برای پیش‌بینی زمان دقیق خرید یا فروش پرهیز کنند. یکی از توصیه‌های معروف وارن بافت این است که وقتی شرکتی را برای سرمایه‌گذاری پیدا کردید، نفس عمیقی بکشید و یک قدم عقب بروید. او پیشنهاد می‌کند به سهام زمان بدهید تا به ارزش‌گذاری معقولی برسد، سپس زمانی که بازار اصلاح می‌شود، حرکت کنید.

مهم‌تر از آن، بافت توصیه می‌کند که در مواقعی که دارایی‌های شما کاهش می‌یابد، وحشت نکنید و آن‌ها را نفروشید. او در مصاحبه‌ای با CNBC گفت:

فقط به خرید ادامه دهید. کسب‌وکارهای آمریکایی در طول زمان خوب عمل می‌کنند، بنابراین جهان سرمایه‌گذاری هم به خوبی جلو خواهد رفت.

این فلسفه به شکل محسوسی در دوران بحران مالی ۲۰۰۷-۲۰۰۸ خود را نشان داد، جایی وارن بافت بافت در حالی که بسیاری دیگر سهام خود را می‌فروختند، به خرید ادامه داد و در شرکت‌هایی مانند گلدمن ساکس و جنرال الکتریک سرمایه‌گذاری کرد.

۳. سرمایه‌گذاری در دارایی‌های مولد

بافت برای ارزیابی ارتباط بین سطح کیفیت یک سهم و قیمت آن، از خود سؤالات مشخصی می‌پرسد و معیارهای خاصی را بررسی می‌کند. این معیارها شامل موارد زیر است:

  • عملکرد شرکت: بافت همیشه به بازده حقوق صاحبان سهام (ROE) نگاه می‌کند تا ببیند آیا یک شرکت در مقایسه با سایر شرکت‌های همان صنعت، به طور مداوم عملکرد خوبی داشته است یا خیر. او معتقد است که یک سرمایه‌گذار باید ROE را از پنج تا ده سال گذشته بررسی کند تا عملکرد تاریخی را تحلیل نماید، نه فقط یک سال اخیر.
  • بدهی شرکت: نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام یکی دیگر از ویژگی‌هایی است که بافت با دقت در نظر می‌گیرد. او ترجیح می‌دهد بدهی کمی داشته باشد و رشد سود از طریق حقوق صاحبان سهام تولید شود نه پول قرض گرفته شده. نسبت بالای بدهی می‌تواند منجر به سودهای بی‌ثبات و هزینه‌های بهره بزرگی شود، هرچند برخی صنایع به نسبت‌های بالاتری نیاز دارند.
  • حاشیه سود: سودآوری یک شرکت نه تنها به داشتن حاشیه سود خوب بستگی دارد، بلکه به افزایش مداوم آن نیز وابسته است. وارن بافت معتقد است که حاشیه سود بالا نشان می‌دهد شرکت کسب‌وکار خود را به خوبی اجرا می‌کند و افزایش پیوسته حواشی سود به معنای کارآمدی و موفقیت مدیریت در کنترل هزینه‌هاست.
  • عمومی بودن شرکت: وارن بافت معمولاً فقط شرکت‌هایی را در نظر می‌گیرد که حداقل ده سال در بازار بوده‌اند. بیشتر شرکت‌های فناوری که در دهه گذشته عرضه اولیه داشته‌اند، به دلیل این قاعده در رادار او قرار نمی‌گیرند. او گفته است که مکانیزم بسیاری از شرکت‌های فناوری را درک نمی‌کند و فقط در کسب‌وکارهایی سرمایه‌گذاری می‌کند که کاملاً آن‌ها را می‌فهمد.
  • خندق حفاظتی: بافت از شرکت‌هایی که محصولات‌شان از رقبا قابل تشخیص نیستند یا کاملاً وابسته به کالاهای اولیه مانند نفت یا گاز هستند، دوری می‌کند. او اگر شرکتی چیزی متفاوت از شرکت دیگری در همان صنعت ارائه ندهد، آن را جذاب نمی‌بیند. هر ویژگی که تقلید از آن دشوار است، همان چیزی است که وارن بافت آن را «خندق حفاظتی» شرکت می‌نامد که مزیت رقابتی ایجاد می‌کند. هرچه این خندق وسیع‌تر باشد، برای رقبا دشوارتر است که سهم بازار را به دست بگیرند.
  • ارزش‌گذاری: تعیین اینکه آیا یک شرکت کم‌ارزش‌گذاری شده یا خیر، دشوارترین بخش سرمایه‌گذاری ارزشی و مهم‌ترین مهارت وارن بافت است. او با تحلیل بنیادی کسب‌وکار شامل سود، درآمد و دارایی‌ها، ارزش ذاتی یک شرکت را تعیین می‌کند. موفقیت بافت به مهارت بی‌نظیر او در تعیین دقیق این ارزش ذاتی بستگی دارد.

معرفی برخی از کتاب‌های وارن بافت

کتاب‌های وارن بافت

تا اکتبر ۲۰۰۸، حداقل ۴۷ کتاب با نام وارن بافت در عنوان آن‌ها منتشر شده بود که این موضوع نشان‌دهنده تأثیرگذاری و محبوبیت او در جهان سرمایه‌گذاری است. مدیرعامل فروشگاه زنجیره‌ای کتاب Borders اعلام کرد که تنها افراد زنده دیگری که در عناوین این تعداد کتاب نام برده شده‌اند، روسای جمهور ایالات متحده، شخصیت‌های سیاسی جهانی و دالایی لاما هستند. خود بافت گفته که کتاب مورد علاقه شخصی او مجموعه‌ای از مقالات خودش با عنوان «مقالات وارن بافت» است که آن را به عنوان «بازآرایی منسجم ایده‌ها از نامه‌های گزارش سالانه‌ام» توصیف کرده است.

در میان کتاب‌های نوشته شده توسط یا درباره وارن بافت، آثار برجسته‌ای وجود دارد که در ادامه معرفی می‌کنیم:

The Essays of Warren Buffett: Lessons for Corporate America

این کتاب توسط خود وارن بافت و لارنس کانینگهام نوشته شده و در واقع مجموعه‌ای از مقالات و نامه‌های بافت به سهامداران برکشایر هاتاوی است. ویرایش اول آن در سال ۲۰۰۱ و ویرایش دوم در ۲۰۰۸ منتشر شد. این کتاب یکی از معتبرترین منابع برای درک مستقیم فلسفه سرمایه‌گذاری و تفکرات بافت محسوب می‌شود.

The Snowball: Warren Buffett and the Business of Life

این اثر توسط آلیس شرودر با همکاری خود بافت نوشته شده و یکی از جامع‌ترین زندگی‌نامه‌های او است. کتاب به تفصیل زندگی شخصی و حرفه‌ای وارن بافت را بررسی می‌کند و نگاهی عمیق به تصمیمات و استراتژی‌هایی که او را به یکی از ثروتمندترین افراد جهان تبدیل کرد، ارائه می‌دهد.

The Warren Buffett Way

این کتاب را رابرت هاگستروم تالیف کرده و یکی از پرفروش‌ترین و مشهورترین کتاب‌ها درباره روش‌های سرمایه‌گذاری وارن بافت است. هاگستروم در این اثر اصول و تکنیک‌های سرمایه‌گذاری که بافت را به موفقیت رساند، به صورت گام به گام توضیح می‌دهد و برای سرمایه‌گذاران مبتدی و حرفه‌ای بسیار مفید است.

Buffett: Making of an American Capitalist

راجر لوونستاین در این کتاب داستان تبدیل شدن بافت به یک سرمایه‌دار آمریکایی را روایت می‌کند. این اثر نگاهی تاریخی به مسیر وارن بافت دارد و چگونگی شکل‌گیری امپراتوری مالی او را با جزئیات شرح می‌دهد.

Buffettology

بافتولوژی نوشته مری بافت و دیوید کلارک است. این کتاب و چهار کتاب بعدی آن‌ها که مجموعاً بیش از ۱.۵ میلیون نسخه فروش داشته‌اند، رویکردی کاربردی‌تر به استراتژی‌های وارن بافت ارائه می‌دهند و سعی دارند این استراتژی‌ها را برای سرمایه‌گذاران عادی قابل اجرا کنند.

سایر کتاب‌های قابل توجه

علاوه بر موارد فوق، کتاب‌های دیگری نیز وجود دارند که به جنبه‌های مختلف زندگی و روش‌های وارن بافت پرداخته‌اند، از جمله:

  • Warren Buffett Speaks: Wit and Wisdom from the World’s Greatest Investor نوشته جانت لو که مجموعه‌ای از نقل قول‌ها و توصیه‌های وارن بافت است.
  • Of Permanent Value: The Story of Warren Buffett نوشته اندرو کیلپاتریک که طولانی‌ترین کتاب درباره بافت با ۳۳۰ فصل، ۱۸۷۴ صفحه و ۱۴۰۰ عکس است.
  • Tap Dancing to Work: Warren Buffett on Practically Everything نوشته کارول لومیس که نگاهی گسترده به دیدگاه‌های وارن بافت در موضوعات مختلف دارد.

جمع‌بندی

وارن بافت با مسیری که از فروش آدامس در کودکی تا رهبری یکی از بزرگ‌ترین هلدینگ‌های جهان طی کرده، ثابت کرد که موفقیت در سرمایه‌گذاری نیازمند صبر، انضباط و تمرکز بر اصول بنیادی است. فلسفه سرمایه‌گذاری ارزشی او که بر پایه آموزه‌های بنجامین گراهام شکل گرفت، تأکید بر نگاه بلندمدت، پرهیز از بازارگرایی و انتخاب شرکت‌های با مزیت رقابتی پایدار دارد. او نه تنها به عنوان یک سرمایه‌گذار موفق، بلکه به عنوان الگویی از سادگی زندگی و تعهد به بشردوستی شناخته می‌شود که متعهد شده بیش از ۹۹ درصد ثروت خود را به امور خیریه اختصاص دهد. میراث بافت حالا فراتر از ثروت مادی است.

سوالات متداول


بافت پس از فارغ‌التحصیلی از کلمبیا در سال ۱۹۵۱ در شرکت پدرش به عنوان فروشنده حوزه سرمایه‌گذاری شروع به کار کرد، سپس در شرکت بنجامین گراهام مشغول شد و در نهایت در سال ۱۹۵۶ شرکت Buffett Partnership Ltd را تأسیس کرد که نقطه آغاز مسیر موفقیت او بود.

اصول کلیدی بافت شامل سرمایه‌گذاری بلندمدت در شرکت‌های با کیفیت، پرهیز از بازارگرایی و تلاش برای پیش‌بینی زمان‌بندی بازار، تمرکز بر کسب‌وکارها به جای سهام، انتخاب شرکت‌های با حاشیه سود بالا و بدهی کم و جستجوی شرکت‌هایی با خندق حفاظتی قوی و مزیت رقابتی پایدار است.

این لقب به دلیل دقت و موفقیت استثنایی وارن بافت در پیش‌بینی و انتخاب سرمایه‌گذاری‌های سودآور و همچنین ریشه داشتن او در شهر اوماها، نبراسکا که محل تولد و زندگی او بوده، به او داده شده و نشان‌دهنده احترام جهانی به حکمت و بینش سرمایه‌گذاری اوست.

ثروت خالص وارن بافت بر اساس آخرین برآوردها در می ۲۰۲۵ حدود ۱۵۰ تا ۱۶۰ میلیارد دلار تخمین زده می‌شود که او را در جمع ده نفر ثروتمندترین افراد جهان قرار می‌دهد، هرچند بخش قابل توجهی از ثروت اولیه او طی سال‌ها به امور خیریه اهدا شده است.

40 بازدید کننده
این مطلب چقدر مفید بود؟
اشتراک گذاری در

فارغ‌التحصیل ادبیات انگلیسی هستم و توی ۱۰ سال فعالیتم در بازارهای مالی، بیشتر از هر چیزی به بلاکچین و رمزنگاری علاقه داشتم و به نظرم انقلاب مالی با دیفای شروع میشه

ثبت نظر

نظر خود را با ما درمیان بگذارید.

نظرات بدون دیدگاه