زمانی که نام بازارهای مالی به گوش میخورد، معمولا اولین چیزی که در ذهن تمامی افراد نقش میبندد قیمت است؛ چراکه تمامی تبوتاب و هیاهوی بازار به نوسانات قیمت بسته است. ازاینرو زمانی که شخصی قصد ورود به بازارهای مالی را دارد، قبل از هرچیزی به دنبال یادگیری تحلیل تکنیکال میرود و حتی امروزه تکنیکالیست یا تحلیلگر بودن خود راهی برای کسب درآمد است. تحلیل تکنیکال دری متفاوت را به دنیای روند قیمت باز میکند و اطلاعاتی کاربردی درخصوص روند بازار، نوسانات قیمت و فرصتهای خرید و فروش به افراد ارائه میدهد که دریافت همه این اطلاعات به لطف استفاده از ابزارهای مختلفی مانند الگوهای قیمتی و اندیکاتورها امکانپذیر هستند. تمامی تحلیلگران در سرتاسر دنیا از انواع ابزارها به شیوههای خاص استفاده میکنند بلکه بتوانند از بازار سود بگیرند. در این مقاله، تعدادی از مهمترین ابزارهای تحلیل تکنیکال و کاربرد آنها را معرفی میکنیم.
ابزارهای تحلیل تکنیکال چیست؟
همانطور که میدانید، مفهوم تحلیل تکنیکال، بررسی قیمت یک دارایی مانند جفتارزهای فارکس یا بیت کوین از طریق نمودارهای قیمتی گذشته و آمارهای بازار است. این روش بر این ایده استوار است که اگر بتوان الگوهای قبلی بازار را شناسایی کرد، میتوان پیشبینی نسبتا دقیقی از حرکات قیمتی آینده داشت. بهمنظور انجام مؤثر این تحلیل، معاملهگران و تحلیلگران از مجموعهای از ابزارهای تخصصی استفاده میکنند که هر کدام کاربرد خاصی در شناسایی روندها، نقاط بازگشت قیمت یا نقاط مناسب برای ورود و خروج از بازار دارند. ابزارهای تحلیل تکنیکال بهطور کلی به چهار دسته اصلی تقسیم میشوند:
- اندیکاتورها (Indicators)
- الگوهای نموداری (Chart Patterns)
- ابزارهای ترسیمی (Drawing Tools)
- پلتفرمهای تحلیل تکنیکال (Analysis chart)
اندیکاتورها محاسبات ریاضی هستند که بر اساس قیمت، حجم معاملات یا تعداد پوزیشنهای باز انجام میشوند و برای پیشبینی حرکات قیمتی آینده کاربردی هستند. نام اندیکاتورهایی مانند شاخص قدرت نسبی (RSI)، میانگین متحرک (Moving Averages) و اندیکاتور مکدی (MACD) را به کرات میشنویم که روندها تأیید میکنند و از احتمال بازگشت روند قیمت خبر میدهند.
الگوهای نموداری، اشکال قابل تشخیصی هستند که بر اساس حرکات قیمتی در طول زمان شکل میگیرند. این الگوها بر اساس روندهای تاریخی و برای پیشبینی رفتار آینده قیمت مورد استفاده قرار میگیرند. الگوهای سروشانه و همچنین کف و سقف دوقلو در این دسته قرار میگیرند که آوازه بسیاری دارند و بیانگر تغییر جهت احتمالی روند بازار هستند. همچنین الگوی پرچم از موارد مهم این دسته است که از ادامهدار بودن روند فعلی خبر میدهد.
ابزارهای ترسیمی مجموعهای از عناصر گرافیکی هستند که معاملهگران برای تحلیل و تجسم روندهای بازار از آنها استفاده میکنند. از مهمترین این ابزارهای ترسیمی که اتفاقا جزو سادهترین ابزارهای تحلیل تکنیکال هستند نیز میتوان به خطوط روند، سطوح حمایت و مقاومت، ابزار فیبوناچی اصلاحی و کانالهای قیمتی اشاره کرد.
پلتفرمهای تحلیل تکنیکال ابزارهایی دیجیتال هستند که به معاملهگران این امکان را میدهند تا رفتار گذشته قیمت یک دارایی را بر اساس نمودارها، شاخصهای ریاضی و الگوهای قیمتی بررسی کنند و از این طریق بتوانند روندهای آتی را پیشبینی کنند. این پلتفرمها امکاناتی مثل مشاهده نمودار قیمت در تایمفریمهای مختلف، ترسیم خطوط روند، استفاده از اندیکاتورها و حتی تنظیم هشدار برای رسیدن قیمت به یک سطح خاص را در اختیار کاربر قرار میدهند. برخی از آنها ساده و تحت وب هستند و برای تحلیل روزمره مناسباند، در حالی که پلتفرمهای پیشرفتهتر میتوانند بهصورت تخصصیتر برای تست استراتژیهای معاملاتی یا تحلیل چندبازاره مورد استفاده قرار گیرند (مانند چارت فراز). در نهایت، انتخاب پلتفرم به سطح تجربه کاربر، نوع بازار مورد نظر و سبک تحلیل او بستگی دارد.
در ادامه این مقاله هر نوع ابزار را با جزئیات بیشتر بررسی میکنیم.
چرا شناخت ابزارها اهمیت دارد؟
آشنایی با ابزارهای تحلیل تکنیکال برای معاملهگران به دلایل مختلفی ضروری است که در ادامه آنها را شرح میدهیم. اما قبل از آن در یک جمله باید بگوییم شناخت و استفاده صحیح از ابزارهای تحلیل تکنیکال مثل داشتن یک جعبهابزار کامل برای یک مکانیک حرفهای است؛ بدون آنها انگار فقط دارید روند بازار را حدس میزنید و کورکورانه تصمیم میگیرید.
- تصمیمگیری بهتر: ابزارهای مناسب، وضوح بیشتری از وضعیت بازارهای شلوغ و پر نوسان فراهم ارائه و به معاملهگر کمک میکنند از تصمیمگیری احساسی دوری کند.
- مدیریت ریسک: ابزارهایی مانند تعیین حد ضرر بر اساس حمایت و مقاومت یا سطوح فیبوناچی، ضررها را محدود و سودها را حفظ میکنند.
- توسعه استراتژی معاملاتی: شناخت ابزارها به شما اجازه میدهد استراتژیهای معاملاتی متناسب با سبک کاری خود مثلاً اسکالپینگ، نوسانگیری یا سرمایهگذاری بلندمدت را طراحی کنید.
- افزایش دقت از طریق تأیید همزمان: استفاده از چند ابزار در کنار هم باعث افزایش احتمال موفقیت در تحلیل میشود.
- قابلیت تطبیق با شرایط مختلف بازار: با تسلط بر ابزارهای متنوع میتوانید در هر شرایطی درست عمل کنید و پیشبینی مطلوبی از بازار داشته باشید. برای مثال در بازارهای دارای روند، میانگینهای متحرک بسیار کاربردیاند. اما در بازارهای خنثی، اسیلاتورها عملکرد بهتری دارند.
- حذف حدس و گمان: استفاده از ابزارهای تحلیلی بهجای تصمیمگیری بر اساس حدس یا گمان باعث میشود تحلیل شما مبتنی بر داده و منطق باشد.
مقایسه تحلیل تکنیکال با تحلیل فاندامنتال
تحلیل تکنیکال و تحلیل فاندامنتال دو رویکرد اصلی برای ارزیابی بازارهای مالی هستند که عصای دست تریدرها و سرمایهگذاران محسوب میشوند. این دو تحلیل با هدف پیشبینی حرکات قیمتی انجام میشوند، اما روش و دیدگاه آنها نسبت به بازار کاملاً متفاوت است.
بررسی کلیت تحلیل تکنیکال
تحلیل تکنیکال صرفا بر قیمت و حجم معاملات تمرکز دارد. در این روش فرض بر این است که تمام اطلاعات موجود شامل اخبار، احساسات، دادههای اقتصادی و موارد دیگر پیشاپیش در قیمت لحاظ شدهاند، بنابراین فقط کافی است نمودار را بررسی کنیم. تحلیلگران تکنیکال به دنبال الگوهای تکرارشونده در نمودار، کندل استیکها، خطوط روند، سطوح حمایت و مقاومت و اندیکاتورهایی مثل RSI، میانگینهای متحرک یا مکدی هستند تا بهترین نقاط ورود و خروج به معاملات را پیدا کنند.
این نوع تحلیل برای همه فعالان بازار مناسب است. به این معنی که از معاملهگران کوتاهمدت مثل نوسانگیرها گرفته تا سرمایهگذارانی که قصد دارند دارایی خود را چندین و چند سال نگهداری کنند، همه میتوانند از آن بهره ببرند. اما در این میان باید توجه داشت که اطلاعات این نوع تحلیل تا حدودی برای سرمایهگذاران کوتاهمدت مناسبتر است؛ چراکه ابزارهای آن سریع به حرکات بازار واکنش نشان میدهند و در پایینترین تایم فریمها نیز قابل استفاده هستند.
بررسی کلیت تحلیل فاندامنتال
تحلیل فاندامنتال یا بنیادی به بررسی ارزش ذاتی یک دارایی میپردازد. در این روش تحلیلگر به سراغ اطلاعات مالی، اقتصادی و حتی شرایط سیاسی میرود تا بفهمد یک دارایی واقعاً چقدر میارزد. برای مثال حین بررسی وضعیت فاندامنتال یک سهم یا رمزارز، اطلاعاتی مانند وضعیت پروژه، درآمد شرکت، سوددهی، مدیریت، وضعیت صنعت و چشمانداز آینده آن زیر ذرهبین قرار میگیرد. در بازارهایی مثل فارکس یا طلا نیز تحلیل فاندامنتال شامل بررسی نرخ بهره، نرخ تورم، سیاستهای بانکهای مرکزی و مواردی از این قبیل است. توجه داشته باشید که رویکرد فاندامنتال در بازارهای سنتی بیشتر مورد توجه سرمایهگذاران بلندمدت است که میخواهند یک دارایی را با قیمت پایین بخرند در بلندمدت سود کنند. اما این نوع تحلیل در بازارهای جدیدی مانند ارز دیجیتال تاثیرات قویتری دارد و رمزارزها معمولا سریعتر به آن واکنش نشان میدهند.
ویژگیها | تحلیل تکنیکال | تحلیل فاندامنتال |
---|---|---|
رویکرد کلی | بررسی نمودار قیمت و حجم معاملات با فرض اینکه همه اطلاعات در قیمت لحاظ شدهاند | بررسی ارزش ذاتی دارایی بر اساس دادههای اقتصادی، مالی، سیاسی و پروژهای |
ابزارها و روشها | نمودار قیمت، کندلاستیک، خطوط روند، حمایت و مقاومت، اندیکاتورها (RSI، MACD، MA و…) | بررسی گزارشهای مالی، نرخ بهره، تورم، عملکرد پروژه یا شرکت، سیاستهای کلان اقتصادی |
مناسب برای چه افرادی است؟ | تریدرهای کوتاهمدت، نوسانگیرها، همچنین سرمایهگذاران بلندمدت | سرمایهگذاران بلندمدت، بهویژه در بازارهای سنتی؛ اما در رمزارزها، واکنش سریعتری هم دارد |
مزیت اصلی | واکنش سریع به حرکات بازار، قابل استفاده در تایمفریمهای پایین | شناخت عمیقتر نسبت به ارزش واقعی دارایی و تصمیمگیری آگاهانه در بلندمدت |
محدودیتها | گاهی نوسانات کوتاهمدت بیشازحد اهمیت پیدا میکنند و عوامل بنیادی نادیده گرفته میشوند | ممکن است برای نوسانگیری یا ترید کوتاهمدت چندان دقیق یا سریع نباشد |
نکته مهم در مورد تحلیل فاندامنتال و تکنیکال
تحلیل تکنیکال به دلیل سرعت و انعطاف بالایی که دارد، در بازارهای پرنوسان بسیار کاربردی است اما در این میان ممکن است وضعیت کلی بازار و عوامل بنیادی نادیده گرفته شوند. در مقابل، تحلیل فاندامنتال دیدی عمیقتر از ارزش واقعی دارایی ارائه میدهد ولی ممکن است در شرایطی مثل خبرهای فوری یا هیجانات بازار، واکنش کندتری داشته باشد. هر یک از این دو روش مزایا و محدودیتهای خاص خود را دارند. به همین دلیل، بسیاری از تریدرها و سرمایهگذاران حرفهای از ترکیب هر دو استفاده میکنند. ابتدا با تحلیل فاندامنتال داراییهایی با پتانسیل رشد را شناسایی میکنند و سپس با ابزارهای تحلیل تکنیکال، نقطه ورود مناسب را انتخاب میکنند. این رویکرد ترکیبی باعث افزایش دقت و کارایی تصمیمگیری در بازار میشود.
اندیکاتورها و اسیلاتورها در تحلیل تکنیکال
در اولین بخش به سراغ اندیکاتورها و اسیلاتورها میرویم که از پرکاربردترین ابزارهای تحلیل تکنیکال هستند و به افراد کمک میکنند روند قیمت، شتاب حرکت، نوسان و قدرت بازار را تحلیل کنند. این ابزارها محاسبات ریاضی هستند و هدف اصلی آنها تأیید رفتار قیمت، سنجش مومنتوم، تشخیص نواحی اشباع خرید و فروش و صدور سیگنالهایی برای ادامه روند یا برگشت آن است. این ابزارها به طور کلی به سه دسته تقسیم میشوند و شامل اندیکاتورهای روندی، اندیکاتورهای مومنتوم و اسیلاتورها هستند که البته بسیاری از این ابزارها همزمان در چند دسته قرار میگیرند. در ادامه به شرح کامل هر دسته میپردازیم.
بیشتر بخوانید: اندیکاتور چیست؟ معرفی انواع اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال
اندیکاتورهای روندی
اندیکاتورهای روندی (Trend Indicators) برای شناسایی جهت اصلی حرکت قیمت کاربردی هستند تا تشخیص ذهید بازار در کدام فاز صعودی، نزولی یا خنثی قرار دارد. این نوع اندیکاتورها در بازارهای دارای روند مشخص قاعدتا بهترین عملکرد را دارند و در بازارهای رنج ممکن است سیگنالهای کاذب تولید کنند. همچنین میتوانند نقاط ورود یا خروج مناسب را نیز نشان دهند. مهمترین اندیکاتورهای روندی عبارتاند از:
- میانگین متحرک : اندیکاتور میانگین متحرک با حذف نوسانات جزئی قیمت، مسیر شناسایی روندهای بازار را برای معاملهگران هموارتر میکند. دو نوع اصلی میانگین متحرک وجود دارد: میانگین متحرک ساده (SMA) که میانگین قیمت را در یک بازه زمانی مشخص محاسبه میکند و میانگین متحرک نمایی (EMA) که به قیمتهای اخیر وزن بیشتری میدهد و نسبت به تغییرات بازار حساستر است. میانگینهای متحرک برای تشخیص روند کلی بازار و تعیین سطوح حمایت و مقاومت استفاده میشوند.
- اندیکاتور مکدی: اندیکاتور مکدی یک اندیکاتور دنبالهرو روند است که رابطه بین دو میانگین متحرک قیمت را نشان میدهد. این اندیکاتور از خط مکدی، خط سیگنال و هیستوگرام تشکیل شده است. زمانی که خط مکدی از خط سیگنال به سمت بالا عبور کند، سیگنال خرید صادر میشود و برعکس، اگر خط مکدی از خط سیگنال به سمت پایین عبور کند، سیگنال فروش خواهد بود. مکدی برای شناسایی جهت و قدرت روند و همچنین نقاط بازگشت احتمالی استفاده میشود.
- شاخص میانگین جهتدار (ADX): اندیکاتور adx قدرت روند را اندازهگیری میکند و دخل زیادی با جهت ندارد. زمانی که عدد ADX بالای ۲۵ باشد، نشاندهنده وجود یک روند قوی است؛ و از طرفی ADX زیر ۲۰ نشانه بازار خنثی و بدون روند است.
- پارابولیک سار: اندیکاتور SAR شناخته میشود، نقاطی را بالا یا پایین کندلها نمایش میدهد تا جهت حرکت را مشخص کند. وقتی نقاط زیر قیمت قرار دارند، روند صعودی است و وقتی نقاط بالای قیمت قرار دارند روند نزولی است. البته این اندیکاتور در بازارهای بدون روند ممکن است سیگنالهای اشتباه بدهد.
اندیکاتورهای مومنتوم
اندیکاتورهای مومنتوم (Momentum Indicators) سرعت حرکت قیمت را اندازهگیری میکنند. وقتی قیمت با سرعت بالا در حال صعود یا ریزش است، مومنتوم بالاست؛ اما وقتی روند ضعیف یا بدون انرژی باشد، مومنتوم پایین است. این ابزارها بهویژه برای شناسایی واگراییها (Divergence) یا نقاط ورود بالقوه در زمان تضعیف قدرت روند مفید هستند. مهمترین اندیکاتورهای مومنتوم عبارتاند از:
- شاخص قدرت نسبی: اندیکاتور RSI یک اسیلاتور مومنتوم است که سرعت و تغییرات حرکت قیمت را در مقیاس ۰ تا ۱۰۰ اندازهگیری میکند. مقدار RSI بالاتر از ۷۰ نشاندهنده وضعیت اشباع خرید است، به این معنی که ممکن است قیمت اصلاح شود؛ درحالیکه مقدار RSI زیر ۳۰ نشاندهنده اشباع فروش است و احتمال افزایش قیمت را نشان میدهد. معاملهگران از RSI برای تشخیص برگشتهای احتمالی روند و ارزیابی قدرت حرکت قیمت استفاده میکنند.
- اسیلاتور استوکاستیک: اندیکاتور استوکاستیک قیمت بسته شدن یک دارایی را نسبت به محدوده قیمتی آن در یک بازه زمانی مشخص مقایسه میکند. این اسیلاتور از دو خط %K (خط اصلی) و خط %D (خط سیگنال) خط تشکیل شده است. زمانی که %K را %D به سمت بالا قطع کند، سیگنال خرید صادر میشود و برعکس، زمانی که %K خط %D را به سمت پایین بشکند کند، سیگنال فروش ارائه میشود. معاملهگران از این اندیکاتور برای شناسایی شرایط اشباع خرید و اشباع فروش و همچنین پیشبینی تغییرات روند استفاده میکنند.
- نرخ تغییر قیمت: اندیکاتور ROC یکی از اندیکاتورهای مومنتوم است که سرعت تغییرات قیمت را در یک بازه زمانی مشخص اندازهگیری میکند. این ابزار از طریق مقایسه قیمت فعلی با قیمت “n” دوره قبل، درصد تغییر آن را محاسبه میکند و در قالب یک خط در بالا یا پایین محور صفر نمایش میدهد. اگر مقدار ROC مثبت باشد، نشاندهنده رشد قیمت است و اگر منفی باشد، نشاندهنده کاهش آن است. عبور خط ROC از صفر نیز بهعنوان سیگنال تغییر جهت در روند تعبیر میشود. همچنین، واگرایی بین ROC و قیمت میتواند نشانهای از ضعف روند و احتمال بازگشت آن باشد.
معرفی انواع الگوهای تحلیل تکنیکال
یکی از مهمترین ابزارها در تحلیل، الگوهای تحلیل تکنیکال هستند که در طول زمان روی نمودار قیمت تشکیل میشوند. این الگوها به صورت تصادفی به وجود نمیآیند، بلکه بازتابی از روانشناسی بازار و رفتار معاملهگران هستند. تحلیلگران با شناخت و درک درست این الگوها میتوانند تصمیمهای آگاهانهتری بگیرند و احتمال موفقیت خود را در معاملات افزایش دهند.
الگوهای تحلیل تکنیکال به چند دسته کلی تقسیم میشوند که مهمترین آنها الگوهای کندل استیک، الگوهای کلاسیک مانند مثلث، پرچم و سر و شانه و الگوهای هارمونیک هستند. هر کدام از این الگوها ویژگیها و کاربردهای خاص خود را دارند و اغلب در کنار سایر اندیکاتورها استفاده میشوند تا تحلیل دقیقتری حاصل شود. در ادامه این موارد را بررسی میکنیم.
الگوهای کندل استیک
الگوهای کندل استیک یکی از پرکاربردترین و محبوبترین ابزارهای تحلیل تکنیکال هستند. ریشه این الگوها به قرن هجدهم در ژاپن و معاملات برنج برمیگردد. هر کندل (شمع) نشاندهنده رفتار قیمت در یک بازه زمانی مشخص است و چهار داده اصلی را نمایش میدهد که قیمت باز شدن، قیمت بسته شدن، بیشترین قیمت و کمترین قیمت در تایم فریم مدنظر است. بسته به اینکه قیمت بسته شدن بالاتر یا پایینتر از قیمت باز شدن باشد، بدنه کندل ممکن است به حالت نزولی (قرمز رنگ) یا صعودی (سبز رنگ) باشد.
الگوهای کندل استیک میتوانند شامل یک کندل یا ترکیبی از چند کندل باشند. الگوهای تک کندلی مانند دوجی (Doji)، چکش (Hammer) و ستاره دنبالهدار (Shooting Star) و همچنین الگوهای چند کندلی مانند پوشای صعودی/نزولی (Engulfing)، ستاره صبحگاهی (Morning Star) و ستاره شامگاهی (Evening Star) از مهمترین نمونهها هستند.
- دوجی (Doji): الگوی دوجی زمانی تشکیل میشود که قیمت باز شدن و بسته شدن کندل تقریباً یکسان باشند. این حالت نشان میدهد که قدرت خریداران و فروشندگان تقریباً برابر بوده و بازار در حال تصمیمگیری برای حرکت بعدی است. دوجی معمولاً نشاندهنده تردید در بازار یا احتمال تغییر روند است، بهخصوص اگر پس از یک روند پرقدرت صعودی یا نزولی ظاهر شود.
- چکش (Hammer): الگوی چکش یک کندل با بدنه کوچک در بالا و سایه بلند در پایین است که معمولاً در انتهای یک روند نزولی ظاهر میشود. این الگو نشان میدهد که در طول تایم فریم مدنظر فروشندگان ابتدا قیمت را به شدت پایین بردهاند، اما خریداران موفق شدهاند آن را به سمت بالا بازگردانند. نتیجه آن کندلی است که احتمال بازگشت روند از نزولی به صعودی را نشان میدهد.
- ستاره دنبالهدار (Shooting Star): الگوی ستاره دنبالهدار برعکس چکش است؛ یعنی بدنه کوچک در پایین و سایه بلند در بالا دارد و معمولاً در پایان یک روند صعودی شکل میگیرد. این الگو نشاندهنده این است که خریداران در ابتدا قیمت را بالا بردهاند، اما فروشندگان قدرت را به دست گرفته و قیمت را به پایین کشیدهاند. این رفتار معمولاً نشانهای از احتمال بازگشت روند به نزولی است و اگر با حجم بالا همراه باشد، اعتبار بیشتری دارد.
- الگوی پوشای صعودی (Bullish Engulfing): این الگو شامل دو کندل است؛ کندل اول کوچک و نزولی و کندل دوم بزرگ و صعودی است که بهطور کامل بدنه کندل قبلی را میبلعد. این الگو معمولاً در انتهای روند نزولی ظاهر میشود و نشاندهنده تغییر جهت بازار به سمت بالا است.
- الگوی پوشای نزولی (Bearish Engulfing): این الگو هم شامل دو کندل است، اما کندل اول آن صعودی و کوچک است و کندل دوم نزولی و بزرگ است که بهطور کامل بدنه کندل اول را میپوشاند. الگوی پوشای نزولی معمولاً در انتهای روند صعودی شکل میگیرد و نشانهای از آغاز روند نزولی است.
- ستاره صبحگاهی (Morning Star): ستاره صبحگاهی یک الگوی بازگشتی صعودی است که از سه کندل تشکیل شده است. کندل اول نزولی و قوی است، کندل دوم کوچک است و میتواند صعودی یا نزولی باشد و کندل سوم صعودی و قوی است که معمولاً بخشی از کندل اول را بازمیگرداند. این الگو در پایان روند نزولی شکل میگیرد و نشاندهنده چرخش بازار از حالت نزولی به صعودی است. هرچه کندل سوم قدرتمندتر باشد، اعتبار الگو بیشتر است.
- ستاره شامگاهی (Evening Star): ستاره شامگاهی برعکس ستاره صبحگاهی است و یک الگوی بازگشتی نزولی محسوب میشود. این الگو نیز از سه کندل تشکیل شده که در آن کندل اول صعودی و قوی، کندل دوم کوچک و کندل سوم نزولی و قوی است. وقتی الگوی ستاره شامگاهی در پایان یک روند صعودی ظاهر میشود، سیگنالی برای شروع روند نزولی ارائه میدهد.
توجه داشته باشید که قدرت اصلی کندلها در این است که به خوبی احساسات بازار مانند ترس، طمع و شک را به صورت تصویری نمایش میدهند.
الگوهای کلاسیک
الگوهای کلاسیک به منظور پیشبینی حرکتهای آینده قیمت را بر اساس رفتار قیمت گذشته بنا شدهاند. این الگوها از تغییرات قیمت در طول زمان تشکیل میشوند و بهطور کلی نشاندهنده احتمال ادامه روند یا تغییر جهت روند فعلی بازار هستند. معاملهگران با شناسایی این الگوها، که البته کار چندان دشواری هم نیست، میتوانند تصمیمات بهتری درباره زمان ورود و خروج از بازار بگیرند. الگوهای قیمتی به دو دسته اصلی تقسیم میشوند:
- الگوهای ادامهدهنده که نشان میدهند روند موجود ادامه خواهد یافت.
- الگوهای بازگشتی که نشاندهنده تغییر احتمالی در روند بازار هستند.
برخی از مهمترین و رایجترین این الگوها عبارتند از:
الگوی سر و شانه
الگوی سر و شانه که قطعا معرف حضور شما است، یکی از معروفترین الگوهای بازگشتی محسوب میشود که از تغییر جهت روند خبر میدهد. این الگو شامل سه قله است که در آن یک قله بلند (سر) که بین دو قله کوتاهتر (شانهها) قرار دارد. این دو شانه نیز به واسطه خطی بهنام خط گردن به یکدیگر متصل میشوند. الگوی سر و شانه دو نوع دارد:
- الگوی سر و شانه معمولی: این الگو در پایان یک روند صعودی تشکیل میشود و نشاندهنده آماده شدن قیمت برای بازگشت به روند نزولی است. زمانی که قیمت از خط گردن پایینتر میرود، این الگو تأیید و روند نزولی آغاز میشود.
- الگوی سر و شانه معکوس: این الگو در پایان یک روند نزولی شکل میگیرد و سیگنال تغییر به روند حالت صعودی را میدهد. زمانی که قیمت بالاتر از خط گردن قرار بگیرد، روند صعودی تأیید میشود.
الگوی سقف و کف دوقلو
الگوهای سقف و کف دوقلو نیز از الگوهای بازگشتی هستند که به تغییر احتمالی روند بازار اشاره دارند:
- الگوی سقف دوقلو: این الگو در انتهای یک روند صعودی شکل میگیرد و ظاهری مانند قله دو کوه را دارد. در طی ایجاد این الگو، قیمت دو بار به یک سطح مقاومت میرسد ولی قادر به عبور از آن نخواهد بود. وقتی قیمت از سطح میانگین که دو قله را به یکدیگر متصل میکند پایینتر میرود، سیگنال تغییر روند به حالت نزولی صادر میشود.
- الگوی کف دوقلو: این الگو در انتهای روندهای نزولی تشکیل میشود و طی آن قیمت دو بار برای شکستن سطح حمایتی تلاش میکند اما موفق نمیشود از آن پایینتر برود. زمانی که قیمت تا سطوحی بالاتر از سطح میانگین که دو کف را به یکدیگر متصل میکند رشد میکند، سیگنال تغییر روند به حالت صعودی صادر میشود.
الگوهای مثلثی
الگوهای مثلثی از الگوهای ادامهدهنده هستند که نشان میدهند قیمت بهطور موقت تثبیت شده است و پس از آن، احتمال دارد که روند قبلی را ادامه دهد. سه نوع الگوی اصلی مثلث عبارتند از:
- مثلث صعودی: زمانی که قیمت در حال ساخت کفهایی یکی بالاتر از دیگری است اما همزمان با یک سطح مقاومت ثابت روبهرو است. هنگامی که قیمت از سطح مقاومت عبور کند، سیگنال روند صعودی صادر میشود.
- مثلث نزولی: زمانی که قیمت در حال ساخت سقفهای قیمتی یکی پایینتر از دیگری است اما در عین حال سطح حمایت ثابتی را حفظ میکند. زمانی که قیمت از سطح حمایت پایینتر میرود، سیگنال روند نزولی صادر میشود.
- مثلث متقارن: زمانی که قیمت در داخل خطوط روند همگرا حرکت میکند. این الگو معمولا نشاندهنده عدم تصمیمگیری بازار است. شکستن قیمت از هر دو طرف مثلث جهت روند آینده را تعیین میکند.
الگوی پرچم
این الگوها از الگوهای ادامهدهنده هستند که پس از یک حرکت قوی قیمتی ایجاد میشوند و تجمیع کوتاهمدت قیمت در یک محدوده کوچک قبل از ادامه روند اصلی را نشان میدهند. الگوی پرچم به دو دسته پرچم عادی و پرچم سهگوش تقسیم میشود.
- پرچم: این الگوها بهصورت مستطیلهای کوچک و شیبدار در خلاف جهت روند اصلی ظاهر میشوند. پرچم صعودی در روند نزولی و پرچم نزولی در روند صعودی تشکیل میشود.
- پرچم سهگوش: این الگو بهصورت مثلثهای متقارن کوچک و پس از حرکات قوی قیمتی ایجاد میشوند. هنگامی که قیمت از الگوی پرچم سهگوش خارج میشود، ادامه روند قبلی را در پیش میگیرد.
الگوی فنجان
الگوی فنجان و یکی از الگوهای ادامهدهنده صعودی است که شبیه به یک فنجان چای است. در این الگو، «فنجان» بهصورت یک قعر گرد شکل میگیرد و «دسته» بهعنوان یک محدوده تثبیت کوچک ظاهر میشود. هنگامی که قیمت از سطح دسته عبور میکند، سیگنال ادامه روند صعودی صادر میشود.
الگوی گوه
الگوهای گوه میتوانند بهعنوان الگوهای برگشتی یا ادامهدهنده در نظر گرفته شوند و نشاندهنده انقباض و کاهش نوسان قیمت هستند:
- گوه صعودی: این الگو زمانی شکل میگیرد که قیمت در حال ایجاد سقف و کفهای بالاتر است اما در یک محدوده باریک حرکت میکند. این الگو معمولاً بهعنوان یک الگوی بازگشتی نزولی در روند صعودی یا یک الگوی ادامهدهنده نزولی در روند نزولی شناخته میشود.
- گوه نزولی: این الگو زمانی شکل میگیرد که قیمت در حال ساخت سقف و کفهای پایینتر است اما در یک محدوده باریک حرکت میکند. این الگو معمولاً بهعنوان یک الگوی بازگشتی صعودی در روند نزولی یا یک الگوی ادامهدهنده صعودی در روند صعودی شناخته میشود.
الگوهای هارمونیک
الگوهای هارمونیک از دسته پیشرفتهترین ابزارهای تحلیل تکنیکال هستند که بر پایه نسبتهای فیبوناچی شکل میگیرند. ایده اصلی پشت این الگوها این است که حرکات قیمت در بازار به صورت الگوهای قابل اندازهگیری و تکرارشونده رخ میدهند. هر الگوی هارمونیک دارای ساختاری هندسی و قواعدی دقیق بر اساس نسبتهای خاص فیبوناچی است. توجه داشته باشید که برخلاف الگوهای کلاسیک که گاه تفسیری و نسبی هستند، الگوهای هارمونیک قوانین مشخصی دارند و این موضوع باعث میشود تحلیل آنها ساختارمند و قابل تکرار باشد.
الگوی گارتلی
گارتلی (Gartley) یکی از شناختهشدهترین و پایهایترین الگوهای هارمونیک است که معمولاً نشاندهنده بازگشت قیمت در جهت روند اصلی است. این الگو از پنج نقطه X، A، B، C و D تشکیل میشود. مهمترین نسبتها در این الگو شامل این مورد است که سطح نقطه B باید بازگشتی حدود ۶۱.۸٪ از حرکت XA باشد و همچنین سطح نقطه D باید بازگشتی ۷۸.۶٪ از موج اولیه XA باشد.
در الگوی گارتلی صعودی، قیمت پس از رشد اولیه (XA) تا سطح B اصلاح میکند، سپس به اندازه سطح C بالا میرود و دوباره اصلاحی تا D انجام میدهد و از آن نقطه انتظار میرود قیمت دوباره رشد کند. نسخه نزولی الگوی گارتلی نیز همین ساختار را بهصورت معکوس دارد. این الگو معمولاً در میانه یک روند تشکیل میشود و نقطه D جایی است که معاملهگران به دنبال ورود به معاملات هستند.
الگوی پروانه
پروانه (Butterfly) شباهت زیادی به گارتلی دارد، اما تفاوت اصلی آن در جایگاه نقطه D است که فراتر از نقطه شروع (X) قرار میگیرد. این یعنی الگوی پروانه معمولاً در پایان یک روند قوی ظاهر میشود و نشاندهنده بازگشت قطعی قیمت است. در الگوی پروانه نقطه B باید تقریباً بازگشتی ۷۸.۶ درصدی از XA باشد و نقطه D معمولاً گسترشی ۱۲۷٪ تا ۱۶۱.۸٪ از موج XA است.
این الگو ساختاری دارد که نشان میدهد بازار بیشازحد حرکت کرده و آماده اصلاح است. اگر بهدرستی تشخیص داده شود، میتواند نقاط بازگشت بسیار دقیقی ارائه دهد.
الگوی خفاش
الگوی خفاش (Bat) نیز مانند گارتلی از نوع الگوهای بازگشتی است اما نسبتهای فیبوناچی آن تفاوت دارد و معمولاً دقیقتر و محافظهکارانهتر از گارتلی است. خفاش معمولاً در پایان اصلاح قیمت و در آغاز حرکت مجدد روند اصلی ظاهر میشود. در این الگو نقطه B باید بازگشتی ۳۸.۲٪ تا ۵۰٪ از XA باشد و نقطه D نیز معمولاً بازگشتی ۸۸.۶٪ از XA است.
ساختار خفاش شبیه گارتلی است، اما چون نقطه D نزدیک به X قرار دارد، ریسک معامله در آن کمتر است و بسیاری از معاملهگران حرفهای این الگو را به دلیل نسبت ریسک به بازده مناسب ترجیح میدهند.
ابزارهای شناسایی الگوهای هارمونیک
شناسایی دستی این الگوها به دلیل ساختار پیچیدهشان دشوار است، به همین دلیل بسیاری از معاملهگران از نرمافزارها یا اندیکاتورهای ویژهای مانند هارمونیک اسکنرها (Harmonic Scanners) استفاده میکنند. ابزارهایی مانند فیبوناچی بازگشتی (Retracement) و فیبوناچی گسترشی (Extension) نیز نقش کلیدی در تأیید الگوهای هارمونیک دارند.
ابزارهای ترسیم نمودار در تحلیل تکنیکال
الگوهای ترسیمی از سری ابزارهای حیاتی در تحلیل تکنیکال هستند که به شکل جعبه ابزاری برای تحلیل ساده و بسیار کاربردی حرکت قیمت عمل میکنند. این الگوها از طریق وصل کردن نقاط کلیدی قیمت مانند سقف و کفها و به وسیله خطوط روند، کانال و دیگر ابزارها ایجاد میشوند. هدف از رسم این الگوها، شبیهسازی و تحلیل ساختار داخلی حرکت قیمت و پیشبینی احتمالی جهت آینده قیمت است. این الگوها برای شناسایی قدرت و جهت کاربردی هستند. برخلاف الگوهای نموداری که به شکل و آرایش دادههای قیمت بستگی دارند، الگوهای رسمشده عمدتاً با استفاده از خطوط، اشکال و فرمهای هندسی که بر روی نمودار رسم میشوند، به تحلیل بازار پرداخته و پیشبینیهایی در مورد جهت حرکت قیمت ارائه میدهند.
در ادامه برخی از مهمترین و پرکاربردترین الگوهای ترسیمی را بررسی میکنیم:
خط روند، کانال و سطوح حمایت و مقاومت
در دنیای تحلیل تکنیکال، ابزارهایی وجود دارند که با وجود سادگی ظاهری، قدرت فوقالعادهای در شناسایی مسیر حرکت قیمت دارند. خط روند، کانالهای قیمتی و سطوح حمایت و مقاومت از جمله این ابزارها هستند که پایه و اساس بسیاری از استراتژیهای معاملاتی را تشکیل میدهند. این مفاهیم به تحلیلگران کمک میکنند تا ساختار کلی بازار را درک کرده، جهت احتمالی آینده قیمت را پیشبینی کنند و نقاط ورود و خروج مناسبی را مشخص نمایند.
خطوط روند
خطوط روند یکی از ابتداییترین و اصلیترین ابزارهای ترسیمی در تحلیل تکنیکال است. خط روند در تحلیل تکنیکال با وصل کردن دو یا چند سطح قیمتی مهم که معمولا شامل سقف یا کف است، برای نمایش جهت روند رسم میشود. خط روند برای شناسایی جهت کلی بازار و تعیین اینکه آیا بازار در روند صعودی، نزولی یا در حالت تثبیت قرار دارد، استفاده میشوند.
- خط روند صعودی: خطی که سقفهای بالاتر را به هم وصل میکند و نشان میدهد که قیمت در حال حرکت به سمت بالا است.
- خط روند نزولی: خطی که کفهای پایینتر را به هم وصل میکند و نشاندهنده روند نزولی قیمت است.
باید بدانید که خطوط روند به معاملهگران کمک میکنند تا مناطق حمایت یا مقاومت را شناسایی کنند. اگر برایتان سوال است که خط روند چیست، توجه شما را به ادامه مقاله جلب میکنیم.
زمانی که خط روند شکسته شود، میتواند سیگنالی برای تغییر روند باشد.
کانالهای قیمتی
کانالها با رسم دو خط روند موازی که یکی در سطح بالاتر از قیمت فعلی و یکی پایینتر از قیمت فعلی دارد ایجاد میشوند. کانالها قیمتی برای شناسایی دامنهای که قیمت در آن در حال حرکت است و پیشبینی نقاط احتمالی شکست استفاده میشوند.
- کانال صعودی: زمانی که هر دو خط روند به سمت بالا شیب دارند. این نشاندهنده این است که قیمت در یک روند صعودی قرار دارد و در یک محدوده مشخص در حال حرکت است.
- کانال نزولی: زمانی که هر دو خط روند به سمت پایین شیب دارند. این نشاندهنده روند نزولی قیمت است و قیمت در یک محدوده مشخص نزول میکند.
تحلیلگران با کمک کانال میتوانند حرکت قیمت در داخل این دامنه را پیشبینی کنند و زمانی که قیمت از کانال خارج شود، میتوانند آن را بهعنوان سیگنال شکست یا ادامه روند در نظر بگیرند.
سطوح حمایت و مقاومت
سطوح حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال خطوط افقی هستند که روی نمودار قیمت رسم میشوند و نشاندهنده قیمتهایی هستند که در آنها روند تغییر جهت میدهد.
- حمایت: سطح قیمتی که در آن تقاضا برای یک دارایی به اندازهای قوی است که از کاهش بیشتر قیمت جلوگیری میکند. به عبارت دیگر، حمایت بهعنوان کف قیمت عمل میکند.
- مقاومت: سطح قیمتی که عرضه یک دارایی در آن به اندازهای زیاد است که از افزایش بیشتر قیمت جلوگیری میکند. بهعبارتی، مقاومت بهعنوان سقف قیمت عمل میکند.
زمانی که قیمت از سطح حمایت شکسته شود، میتواند ادامه حرکت نزولی را نشان دهد؛ همچنین زمانی که قیمت از سطح مقاومت عبور کند، میتواند به معنای ادامه روند صعودی باشد.
ابزار فیبوناچی و انواع آن
ابزارهای فیبوناچی بر پایه دنباله مشهور فیبوناچی و نسبت طلایی طراحی شدهاند. همانطور که در درس ریاضیات نیز خواندهاید این اعداد نه تنها در طبیعت، بلکه در بازارهای مالی نیز بهوفور دیده میشوند. ابزار فیبوناچی به تحلیلگر کمک میکنند تا سطوح احتمالی اصلاح یا گسترش قیمت را که در آنها احتمال برگشت، توقف یا ادامه روند در آنها زیاد است. توجه داشته باشید که مهمترین نسبتهای فیبوناچی شامل ۲۳.۶٪، ۳۸.۲٪، ۵۰٪، ۶۱.۸٪ و ۷۸.۶٪ هستند.
- فیبوناچی بازگشتی (Retracement): پرکاربردترین ابزار است که با اتصال یک سقف و کف قیمتی رسم میشود. این ابزار سطوحی را نشان میدهد که قیمت ممکن است در مسیر اصلاحی تا آنها برگشته و سپس ادامه مسیر دهد. این سطوح معمولاً بهعنوان حمایت یا مقاومت عمل میکنند. فیبوناچی اصلاحی معمولاً برای پیشبینی نقاط بازگشتی در طول اصلاحات قیمتی در روندهای بازار استفاده میشود. برای مثال، اگر یک دارایی در روند صعودی باشد و شروع به اصلاح کند، معاملهگران معمولاً منتظر میمانند که قیمت به یکی از سطوح فیبوناچی اصلاحی برسد و از آنجا بازگشتی در جهت روند صعودی داشته باشد.
- فیبوناچی گسترشی (Extension): برای پیشبینی اهداف قیمتی پس از شکست یا ادامه روند استفاده میشود و سه نقطه قیمتی (معمولاً سقف، کف و خط اصلاحی) برای ترسیم آن لازم است. این ابزار در تعیین اهداف سود بسیار کاربرد دارد.
- فیبوناچی پروجکشن (Projection): مشابه گسترشی است ولی بیشتر برای پیشبینی طول موجهای آینده در ساختارهای چندموجی مانند امواج الیوت استفاده میشود.
- فیبوناچی فن (Fans) و قوسها (Arcs): ابزارهای پیشرفتهتری هستند که با استفاده از خطوط مورب یا منحنی نسبتهای فیبوناچی را نمایش میدهند. این ابزارها حمایت و مقاومتهای داینامیک را مشخص میکنند، ولی کمتر از نوع بازگشتی یا گسترشی استفاده میشوند.
بررسی رفتار قیمت و پرایس اکشن
رفتار قیمت (Price Action) به حرکت خام قیمت در نمودار بدون استفاده از اندیکاتورها اشاره دارد. در این روش معاملهگر مستقیماً به بررسی الگوهای کندلی، سطوح کلیدی، ساختار بازار و حجم معاملات میپردازد تا روانشناسی بازار و تصمیمات بازیگران را درک کند. پرایس اکشن یکی از خالصترین روشهای تحلیل است و بیشتر در تایم فریمهای کوتاهمدت مانند معاملات روزانه یا اسکالپ استفاده میشود، اما در هر تایم فریم دیگری نیز کاربرد دارد. مفاهیم کلیدی در پرایس اکشن عبارتاند از:
- شناسایی سقفها و کفهای بالاتر در روند صعودی.
- شناسایی سقفها و کفهای پایینتر در روند نزولی.
- مشاهده الگوهای کندلی بازگشتی مثل پین بار، دوجی، کندل پوشا یا کندلهای بلند با سایهی بلند.
- تشخیص بریکاوتها (شکستها) و فیکاوتها (شکستهای جعلی) در نواحی تراکم قیمتی.
- تحلیل شدت واکنش قیمت به سطوح حمایت و مقاومت که مثلاً با مشاهده کندلهایی با سایه بلند یا کندلهای پرقدرت انجام میشود.
پلتفرمهای تحلیل تکنیکال
استفاده از پلتفرمهای تحلیلی مناسب به عنوان یکی دیگر از ابزارهای تحلیل تکنیکال، برای انجام تحلیل تکنیکال بر نمودارها و استفاده از ابزارهای مختلف ضروری است. از نمونه پلتفرمهای پرکاربرد میتوان به پلتفرم چارت اختصاصی فراز، تریدینگ ویو و متاتریدر اشاره کرد. هر کدام از این پلتفرمها بهگونهای طراحی شدهاند که تجربهای کاربرپسند برای رسم نمودارها، تحلیل تکنیکال و تحلیل روند بازار را فراهم کنند. در ادامه آنها را بررسی میکنیم:
پلتفرم چارت اختصاصی فراز
پلتفرم چارت اختصاصی فراز یک وبسایت حرفهای برای ارائه نمودارهای آنلاین و ابزارهای تحلیل تکنیکال در بازارهای مالی ایران و جهان است. این پلتفرم با ارائه آمار دقیق و لحظهای، به تحلیلگران و معاملهگران کمک میکند تا تصمیمات بهتری در معاملات خود بگیرند. این پلتفرم تمامی نمادهای بازار ایران و جهان از جمله بازار طلا و ارز داخلی، ارز دیجیتال، بازار جهانی و بورس ایران را پشتیبانی میکند.
فراز قابلیتهایی مانند مولتی چارت، بازپخش نمودار، سیستم هشدار قیمت، اندیکاتورهای اختصاصی، نمودارهای تعدیل شده بورس ایران، تایم فریم ثانیه ای، ابزارهای تحلیلی حرفهای و جامع، دیدهبان بازار، قابلیت ذخیره و بارگذاری چند تحلیل بر روی نمودار، قابلیت دانلود و انتقال دادههای نمودار، قابلیت تغییر نمای سایت به حالت تاریک و روشن، اتصال همزمان چند دستگاه را در اختیار کاربران قرار میدهد و همچنین از پشتیبانی حرفهای نیز برخوردار است. فراز با بهرهگیری از فناوری وب اپلیکیشن پیشرونده (PWA)، امکان نصب و دسترسی سریعتر را برای کاربران فراهم کرده است. همچنین، این پلتفرم با ارائه اندیکاتورهای اختصاصی و ابزارهای متنوع تحلیل تکنیکال، محیطی کاربرپسند و حرفهای برای تحلیلگران بازارهای مالی ایجاد کرده است.
تریدینگ ویو
تریدینگ ویو یک پلتفرم جهانی برای تحلیل ساده و پیشرفته نمودارهای قیمتی است و در دنیای معاملات کاربرد بسیاری دارد. تریدینگ ویو به دلیل داشتن رابط کاربری ساده و ابزارهای پیشرفتهاش محبوب است. این پلتفرم بازارهای مختلف مانند فارکس، سهام، ارزهای دیجیتال و کالاها قیمتها تحت پوشش دارد و دادههای لحظهای را برای بررسی حرکات قیمت ارائه میدهد. تریدینگ ویو طیف وسیعی از اندیکاتورها، ابزارهای ترسیمی و انواع نمودارهای مختلف را در اختیار کاربران قرار میدهد. یکی از ویژگیهای خاص تریدینگ ویو، جامعه اجتماعی آن است که در آن معاملهگران میتوانند ایدهها، نمودارها و تحلیلهای خود را با یکدیگر به اشتراک بگذارند. متاسفانه استفاده رایگان از پلتفرم تریدینگ ویو قابلیتهای بسیار محدودی دارد و تهیه اشتراک پریمیوم و بالاتر آن نیز در ایران امکانپذیر نیست و همچنین هزینه گزافی دارد.
متاتریدر
متاتریدر یکی از پلتفرمهای پرکاربرد و معروف در دنیای معاملات است که بهویژه برای معاملات فارکس و CFD استفاده میشود. این پلتفرم ابزارهای پیشرفتهای برای رسم نمودارها، استفاده از اندیکاتورها و سفارشیسازی استراتژیها ارائه میدهد بلکه معاملهگران استراتژیهای خود را بهطور خودکار پیادهسازی کنند. همچنین متاتریدر قابلیتهای متنوعی از جمله انتخاب تایم فریمهای مختلف، انواع سفارشها و ابزارهای مدیریت ریسک مانند سفارشات حدضرر و حدسود را دارد. یکی از ویژگیهای برجسته متاتریدر امکان آزمایش استراتژیها با دادههای تاریخی است که به معاملهگران این امکان را میدهد که قبل از بهکارگیری استراتژی در بازارهای واقعی، عملکرد آن را ارزیابی کنند. همچنین متاتریدر از معاملات در انواع داراییها پشتیبانی میکند و متاتریدر ۵ (MT5) امکان معامله در بازارهایی همچون سهام و کالاها را فراهم کرده است. این پلتفرم در نسخههای دسکتاپ و موبایل در دسترس است و به معاملهگران این امکان را میدهد که بهصورت سیار و در هر زمان از ابزارهای آن استفاده کنند.
سخن پایانی
ابزارهای تحلیل تکنیکال برای معاملهگرانی که به دنبال درک روندهای بازار، شناسایی فرصتهای معاملاتی و اتخاذ تصمیمات آگاهانه هستند، ضروری محسوب میشوند. استفاده از اندیکاتورها، الگوهای نموداری و ابزارهای ترسیمی، بینش ارزشمندی درباره حرکات قیمتی و روانشناسی بازار ارائه میدهند. اگرچه هیچ روشی موفقیت قطعی را تضمین نمیکند، ترکیب چندین ابزار تحلیلی با یک استراتژی منظم میتواند دقت معاملات و مدیریت ریسک را به میزان قابل توجهی افزایش دهد.
اگر به دنبال این هستید که دانش تحلیل تکنیکال خود را به مرحلهای حرفهایتر ارتقا دهید و در بازارهای مالی با اطمینان بیشتری تصمیمگیری کنید، پیشنهاد میکنیم از ابزارهای حرفهای و پیشرفته تحلیل تکنیکال پلتفرم فراز استفاده کنید. در فراز میتوانید با ثبتنام رایگان، به تحلیلهای تخصصی و روز بازار دسترسی داشته باشید و از منابع آموزشی کاربردی بهرهمند شوید. همچنین با دنبال کردن فراز در شبکههای اجتماعی، همواره در جریان جدیدترین آموزشها و نکات کاربردی تحلیل تکنیکال قرار خواهید گرفت. همین حالا به جمع کاربران حرفهای فراز بپیوندید و مسیر معاملهگری خود را هوشمندانهتر ادامه دهید.